Part 52

208 37 2
                                    



دین تمام شب به اتفاقی که در کابین کس افتاده بود فکر میکرد و مشروبش رو سر میکشید. دستاش هنوز حس لمس بدن تب دار کس رو بیاد می اورد و ساعت ها قدم زدن در محوطه ی کمپ هم نمی تونست اون رو از ذهنش بیرون کنه.

مدام به بوسه ی نیمه تمام و دستای کس دور صورتش فکر میکرد و بغضش رو با خشم فرو میداد  

و زخم های کس... از همه بدتر اون ها بودن. حتی نتونسته بود از نزدیک بررسی کنه و ببینه وضعشون چطوره...

کاش فقط می تونست برای چند دقیقه کابوس های لوسیفر و دنیایی که فرشته ها نابود کرده بودند رو فراموش کنه تا دوباره کستیل رو در اغوش میگرفت. کاش می تونست فراموش کنه کس زمانی به اون فرشته ها کمک کرده بود تا این جنگ شروع بشه. تا اون و برادرش قربانی این بازی بشن.

دست خودش نبود. ولی هر بار به این فکر میکرد پر از خشم میشد و تمام کار هایی که کس بعدش کرده بود و تاوانی که بابت موندن کنارش پرداخت کرده بود در برابر نابودی تمام دنیا ، نابودی برادرش، به حساب نمی اومد.

***

فردای اون روز کستیل هیچ کس رو به کابینش راه نداد. حتی ایزی که عصر ها برای بازی سراغش رو میگرفت وقتی چند دقیقه پشت در منتظر ایستاد و صداش زد، باز هم در باز نشد. هیچ صدایی از داخل به گوش نمی رسید ولی همه می دونستن که کس داخل هست و این همه رو نگران کرده بود. 

کس عادت نداشت در رو به روی مهمان هاش ببنده. این اواخر هر روز تعدادی به دیدنش می رفتن و این تغییر ناگهانی عجیب بود.

بابی حدس میزد جریان چیه. ظاهرا اشتباه کرده بود و مساله بین اون دو هنوز به بدی قبل بود.

بابی از کنار زمین های کشاورزی رد شد و روی تخته شاسی اطلاعاتش رو چک کرد. مقدار حبوباتی که صرف کاشت شده بود کم نبود و اگر محصول نمی داد بد جوری با مشکل مواد غذایی رو به رو میشدن. داشت فکر می کرد که شاید بهتر بود زیاد ریسک نمی کردن که صدای پارکر از افکارش بیرون اوردش

پارکر با کمی دستپاچگی رو به روش ایستاده بود : بابی ... یه موضوعی هست که باید بگم...

بابی اخمی کرد : چی شده؟

پارکر : امروز ... چند بار به کابین کستیل رفتم. ولی هر بار جوابی نداد. الان دو روزه که حتی برای غذا خوردن کسی ندیدتش... راستش یکم نگرانم. می دونم برای شما احترام زیادی قائل هست... می خواستم خواهش کنم....

بابی دیگه نیازی به شنیدن ادامه ش نداشت. : باشه تو به ادامه کارت برس. من بهش سر می زنم.

This Is How It EndsWhere stories live. Discover now