Part 93

564 121 12
                                    


سلام خوشگلای مامانــی!

چطورین نفسا؟

آقا این برق منطقمون قطع شده بود،یکم دیر شد وگرنه خدایی دیروز پست ها رو آماده کرده بودم که امروز غروب به موقع واستون آپ کنم که این برق ما رید تو برنامه و نشد!

ولی بجاش واستون پست آوردم، چه پستی!

برین حالشو ببرین!

**************************

خودمون جنگمون رو با شکارچی ها جلو بندازیم و تموم نقشه هامون و جون افرادمون رو ببریم زیر یه ریسک خطرناک؟پیشنهادم قبل از اینکه حتی بهش فکر کنم از دهنم بیرون پریده بود ولی به هیچ وجه از گفتنش پشیون نبودم، برای نجات دوست صمیمیم حاضر بودم هرکاری بکنم!

هری یکم دودل بود و زیاد از نقشم مطمئن بنظر نمیرسید و نایل هم با دهن باز بهم خیره شده بود ولی من کم نیاوردم و با جلو دادن سینم نشون دادم که پیشنهادم خیلی هم جدی بود!

نایل:ام...میگم لویی...مطمئنی داری چی میگی؟ داری پیشنهاد میدی شیلدمون رو بکشیم پایین و پایگاهمون رو بهشون نشون بدیم تا اونا هم خیلی راحت بهمون حمله کنن؟ اونم زمانی که هنوز برای مقابله باهاشون آمادگی کامل رو نداریم؟

یه ابرومو انداختم بالا و همونجور که دستامو تو قفسه سینم جمع میکردم گفتم:تو فکر میکنی افرادمون برای این جنگ آماده نیستن؟

نایل:خب...خب شاید تو آماده ترین حالتی باشن که در حال حاضر امکانش هست ولی...لویی تو هیچوقت نمیتونی در مورد موجودی که زاده ی جادوی تاریکه با اطمینان کامل صحبت کنی! درسته که تموم افرادمون با تمام قدرت و تمرکزشون دارن خودشون رو برای این جنگ آماده میکنن ولی این باعث آمادگی کاملشون نمیشه...ما نمیتونیم مطمئن باشیم که شکارچی ها همشون باهم بهمون حمله میکنن یا تو دسته های مختلف و زمان های مختلف...ممکنه یه جوری بهمون ضربه بزن که حتی فکرشم نمیتونیم بکنیم...لویی این قضیه خیلی خطرناک تر از چیزیه که فکرشو میکنی!

چند لحظه به حرفهاش که بنظر بشدت منطقی میرسیدن فکر کردم و هری و نایل بدون اینکه چیزی بگن بهم فرصت هضم و درک کردن میزان خطری که ممکن بود توش قرار بگیریم رو دادن ولی من هرکاری میکردم بازم ایکوئس و ذهنم همون راه حلی اولی رو پیشنهاد میدادن!

لویی:فکر میکنی کی پک برای همچین سطحی میتونه آماده بشه؟

نایل:شاید یه ماه دیگه...شاید هم...راستش نمیدونم، نمیتونم با اطمینان کامل بگم!

سرمو آروم تکون دادم و جدی خیره شدم بهش که چند لحظه به چشمام خیره شد ولی سریع نگاهشو ازم گرفت و خیره به سقف نفس عمیقی کشید...

هری:یعنی هیچ زمان احتمالی هم نمیتونی بهمون بدی؟

نایل:موضوع به این سادگی ها هم نیست هری...متغیرها و مشکلات و ویژگی های خیلی زیادی روی زمان تقریبیمون تاثیر میذاره. ما باید جدا از آمادگی جسمانی،به آمادگی روانی و آسیب هایی که ممکنه هرکسی رو از ادامه ی تمرین ها عقب بندازه هم فکر کنیم.هرچقدر ثبات روانی افراد پک بالاتر باشه،امکان گیر افتادن و آسیب دیدنشون کمتره ولی من نمیتونم با اطمینان بگم که این ثبات روانی تو چند درصد پک دیده میشه.من...

Broken Demon #2Where stories live. Discover now