on my way(p.10)

3K 507 50
                                    

همه چی عالی بود...
جونگکوک به کاراش می رسید...
تهیونگ قابل تحمل تر شده بود...
تهیون دیگه به روی خودش نیاورد که رئیسش رو وسط خیابون به فحش و کتک گرفته...
نامجون کمتر به رفت و آمد های کوک گیر میداد...
آقای جئون دست از چشم غره های روزانه برداشته بود و حتی دو روزی بود که به جونگکوک صبح بخیر و شب بخیر میگفت و این از نظر همه ی اعضای خانواده پیشرفت بزرگی بود....!
و آقای لی هم از اصرار برای چک کردن دوربین ها دست برداشته بود...

همه چی آروم و خوب بود، دنیا زیبا بود تا اینکه دوباره سروکله جینا پیدا شد!!

جونگکوک داشت سر میز تهیون چرت و پرت میگفت و میخندوندش که گوشیش زنگ خورد و مجبور شد از میز منشی فاصله بگیره تا جواب بده

- سلام

- بَه سلام کلاهبردار!!

با صدای شاکی جینا پلک هاش رو با درموندگی روهم فشرد

- برای چی؟؟

« تو رو ارواح اجدادت بیخیال من شو!»

- برای چی؟!!! خیلی رو داری جئون جونگکوک... یادم نمی ره اونشب نشستی خوردی و بعدش هم وسطش ول کردی رفتیاااا.

- من که از هانیول خواستم ازتون عذرخواهی کنه

- هه... به چه کسی هم سپردی دوبار عذرخواست.

جونگکوک آه خسته ایی کشید

- اینکه اون آلزایمره، مقصرش منم؟

- حرف نزن بیشعور خودت باید بهمون زنگ میزدی!

جونگکوک پشت سرش رو خاروند

- مگه بابام مدیرعامل شرکتِ مخابرات؟؟

- بهونه نیار حَنای تو دیگه رنگی نداره... امشب هممون مهمون توییم!

جونگکوک با کف دست به پیشونی خودش کوبید

- ام... امشب؟؟

صدای پوزخند جینا رو شنید

- نه بهار سال دیگه

خب... حالا که همه چی آروم بود و چند قدم با جلب رضایت کامل نامجون فاصله داشت عمرا اگه میتونست با یه پیچوندن دیگه هرچی رشته بود رو پنبه کنه...
مگر اینکه... ؟!

- جینا قطع کن من یه ربع دیگه بهت خبر میدم

بدون اینکه منتظر جواب بمونه قطع کرد و با دو سمت میز تهیون دوید

- برنامه امروز ته چیه؟؟

صورت تهیون شکل علامت سوال شد

- ته کیه؟؟

جونگکوک صورتش رو جمع کرد

- کیم تهیونگ شی!

به مسخره ترین لحن و حالت ممکن اضافه کرد

On My WayWhere stories live. Discover now