on my way(p.9)

3K 553 169
                                    

خب باشه...
جونگکوک فضوله!
تهیونگ داره میترکه!
چی از این بهتر که هم تهیونگ خالی شه و هم کنجکاوی جونگکوک ارضا بشه؟؟!

یکی داشت تو سرش مثل مجری اخبار این جملات رو تکرار میکرد و جونگکوک رو به این نتیجه میروند که « اوکی پسر... کی به درخواست یکم دردو دل نه میگه؟» یا مثلا «من که قصد بدی ندارم»

برای همین حرفش رو زد
- نیم ساعتی به خونه ما راه مونده... نمیخوای چیزی بگی؟

- تو از کجا میدونی خونه من کجاست؟

« خب باشه... این آخرین جمله ایی بود که به عنوان جواب سوالم بهش فکر میکردم! شایدم اصلا بهش فکر نمی کردم»
هرچی که بود باعث شد جونگکوک به شدت پوکر شه...

- برای چی می پرسی؟

- تو شرکت گفتی اگه برسونمت راهم دور میشه، از کجا میدونی من کجا زندگی می کنم؟

جونگکوک سری با تاسف تکون داد

- شاید چون روزی که با یه هودی صورتی رنگ اومدی تو بار و دستگیرم کردی... اولین کاری که نامجون بعد از ریدن به من کرد، رسوندن تو دم در خونت بود!!

با حرص جواب داد و میدونست قسمت اعظم اون حرصش هم بخاطر اینه که درخواست صادقانه اش رسما پیچونده شده بود.

- تهیون مهربون و خوش اخلاقه... فکر کنم اخلاقش تا حدودی دستت اومده باشه

تهیونگ بعد از دو دقیقه خودش به حرف اومد و تمام جونگکوک ناخواسته گوش شد

- از اول همینجوری بود... مهربون و صاف و ساده

نفس عمیقی کشید و پوزخند زد

- من عاشقش بودم، آره الان هم هستم اما کارهایی که کرد از ذهنم نمیره... خودمم نمیدونم چی میخوام، گاهی وقت ها دلم میخواد بگیرمش تو بغلم و تا آخر دنیا همونجا نگهش دارم، گاهی وقت ها هم آرزو میکردم ای کاش میتونستم از زمین پاکش کنم!

جونگکوک نفسش رو فوت کرد و تو دلش برای پسر دل شکسته کنارش آه کشید

- وقتی تو شرکت راه میره هم میخوام بشینم و نگاهش کنم و هم میخوام قلم پاشو بشکنم!

جونگکوک ناخودآگاه دستی به رونش کشید و پاهاشو زیر صندلی جمع کرد، جمله تهیونگ اونقدر جدی بود که ترسید نکنه قلم پای خودش خرد بشه!!

- نمیدونم تهیون الان دقیقا چی بحساب میاد... منم تو زندگی اون همین وضع رو دارم، بعضی روزها دور و برم می چرخه و بچه بازی درمیاره تا من از مشغله های روزم دور بشم و بعضی وقت ها هم اینقدر بد رفتاری میکنه که اگه کسی ندونه فکر میکنه من باباش رو کشتم!

جونگکوک با این که تا حالا اون روی تهیون رو ندیده بود اما میتونست تصور کنه که اون منشی کوچولو میتونه به چه هیولایی تبدیل بشه

On My WayWhere stories live. Discover now