on my way(p.2)

4.4K 693 53
                                    

کمی برگه تو دستش رو تاب داد و آه عمیقی کشید...
داشت با خودش فکر میکرد "اون عوضی باید تو مسابقه سریعترین تایپر جهان شرکت کنه"

اصلا نمیدونست همچین مسابقه ایی وجود داره یا نه؟
اما اینو میدونست که تایپ کردن شش تا و نصفی از اینا کار سه چهار ساعته!

میخواست قسم بخوره که اون برگه ها با قلم دو تایپ شده!
پوفی کشید و موهاشو چنگ انداخت

_تهیوووون شی!

تقریبا با داد نالید و همون لحظه چیز سفتی تو سرش خورد

_چته جونگکووووووک شی؟

سرش رو بلند کرد و با تهیون، لبخند بزرگش و زونکن بزرگتره تو دستش خیره شد

_چرا اینارو کپی گرفتین؟

با اخم یه غر الکی زد اما با جواب تهیون چشمهاش از حدقه بیرون پرید

_چون رئیس کیم گفت اگه فایل ایمیل رو واست بفرستم توی مارمولک میدیش ترجمه کنن و بعدش همونو کپی میکنی!

_یااااا... من اینقدر تنبل نیستم!

آره خو از اینم بدترم!

_من چمدونم...

تهیون گفت و شونه بالا انداخت که جونگکوک تو جاش پرید

_تهیون شی؟ کیم تهیونگ بمن گفت مارمولک؟؟

با تعجب و کمی عصبانیت گفت و تهیون خندید

_نه بابا...

جونگکوک کمی موضعش رو پایین آورد

_مارمولک رو من از خودم گفتم... اون یه حرف زشت و بدتر زد که من روم نشد بگم!

جونگکوک که دیگه به درجه ی پوکر فیس اعظم نائل شده بود، نفسشو با صدا فوت کرد

_چی گفت؟

تهیون لبخندشو گشادتر کرد

_ولش کن!

_پرسیدم چی گفت؟

تهیون چشمهاشو تو حدقه چرخوند

_گفت اون دیوثه گشاد کپی میکنه تو گوگل ترانسلیت...

جونگکوک لحظه ایی نفسشو نگه داشت

_چییییی؟ گوگل ترانسلیت؟ منو چی فرز کرده؟ یه احمق که هیچی حالیش نیست؟

تهیون با تعجب ابروهاش رو تا انداخت

_اون بهت گفت دیوث گشاد! این مسئله ایی نیست؟

جونگکوک سرشو رو میز کوبید

_آخه رو چه حساب این حرفو زده؟ من بدبخت اینهمه وقت میزارم!

نالید و همینطور که داشت به بدبختیاش فکر میکرد، صدایی باعث شد از جا بپره

_به کجا رسیدی جئون؟

On My WayWhere stories live. Discover now