|55|

3.5K 448 134
                                    

سلام خوبید؟!؟!
بفرمایید ادامه😍😍
نبینم بگین اسماته کامنت نمیدم و اینا ها وگرنه پارت بعدیو حالا حالا ها آپ نمیکنم 😌

......

دستای لیام زیر تیشرت زین خزید و پوستشو لمس کرد و مور مور شدن بدن زینو حس کرد

سرشو بالا برد و شروع کرد به بوسیدنش هر دو مزه ی شوری اشکو توی دهنشون حس میکردن

حلقه ی دستای زین دور گردنش تنگ تر شد و با اشتها لباشو مک کرد و گاز میگرفت لیام لباس زینو اورد بالا و برای لحظه ای لباشو جدا کرد و لباسشو از تنش دراورد و دوباره شروع کرد به بوسیدنش

زین بی حرکت مونده بود و به لیام اجازه داده بود تا هرکاری میخواد بکنه دستای لیام روی بدنش کشیده میشد و همه جای بدنشو لمس میکرد

با انگشتای شصتش نیپلای زینو نوازش کرد و زین توی دهنش ناله ی خفه ای کرد

لیام لباشو جدا کرد و شروع کرد به گاز گرفتن و بوسیدن گردنش

نرمیه گوششو گرفت و کشید

+عاشقتم...

دستای زین توی موهاش حرکت میکرد و سعی میکرد از حال نره خیلی وقت بود که دلش برای دستا و لبای گرفت روی بدنش تنگ شده بود

با مکیده شدن نیپلاش توسط لیام دوباره آه کشید و سرش به عقب خم شد

لیام همه جای سینه ی زینو بوسید و نوازش کرد

+میخوابی؟

با صدایی که توش شهوت و التماس موج میزد پرسید و زین سرشو تکون داد و قبول کرد

زین روی کاناپه خوابید و لیام روش قرار گرفت، دستای زین خیلی سریع لباس لیامو از تنش خارج کرد و سمت کمربندش رفت

-درش بیار لیام زودباش

صدای زین هم حالا میلرزید، لیام نیم خیز شد شلوارا و باکسراشونو دراورد و بین پاهای زین نشست رون های زین روی زانوهای زین قرار گرفتن

لیام روی زین خم شد و زبونشو روی گردن زین گذاشت و تا وسط سینش اومد و هر دو نیپلشو یبار دیگه لیس زد و پایین تر اومد

دهن زین از شوک کارای لیام باز مونده بود زبون لیام هرجایی روی بدنش بود روی سینش روی شکمش روی نافش ویلاینش...

لیام سمت دیک زین خم شد و روی دیک عصبانی و قرمزش که به شکمش چسبیده بود رو لیس زد دوباره سرشو عقب برد و اینبار داخل رونهاشو لیس زد و دوباره سمت دیکش برگشت مثل یه بچه گربه روی دیک زین لیس های کوچیک میزد و پریکامشو با زبونش برمیداشت

با صدای اه زین نیشخند زد و به کارش ادامه داد
تا جایی که حس درحال جیغ زدن بود

-اون لعنتی بکن توی دهنت لیام اذیتم نکن خواهش میکنم

Free Fall /Ziam~ By Atusa20Where stories live. Discover now