۳.رز ها
چشمهات، انگاری که چسبیدن
لبخندت رو خیلی کش میدی
رزها رو به من میدی
اما همشون از پلاستیکن
زیاد طول نمیکشه
گوشی رو که برداری
دیگه کسی پشتش نیست
حالا دوستات کجان عزیزم
همونایی نبودن،
که قرار بود اونجا باشن؛
به خاطر تو...؟
تو...
وقتی زمین میخوری
دنیا شروع میکنه به چرخیدن
تو...
وقتی زمین میخوری
میدونی که دور و برت خواهم بود،همیشه من****
۴.رز ها ۲استفاده کردن از کلمهها
نیست جزو ویژگیهام
و صدمه زدن به خودم
واقعا نداره انتها
همیشه فقط میذارم
همه چی اتفاق بیوفته تو ذهنم
اونها دستم رو میگیرن، من رو از اینجا میبرن
دارم دیگه قاطی میکنم، فانتزیهام رو با واقعیت این جهنم
اونها بهم این رو اعتراف میکنن
اما همه چی اتفاق میوفته تو ذهنم
و من عاشق رُزها هستم
وقتی که اونها مُرده هستن
YOU ARE READING
A Death Without Funeral(Persian Poem)
Poetry[درگذشتِ بدونِ ترحیم] شعر های من. رویاها، اونها چیزهایی ان که من هستم وقتی برای خودم بودن خیلی خستم