۱۹۷.اسب مسابقه

2 0 0
                                    

حدی سریع و ناگهانی افتادم
که آمادگیش رو نداشتم
سفر کردن تو این دنیا میتونه
گاهی خیلی خطرناک باشه
تو کاری رو میکنی که درسته
ولی دنیا میگه غلطه
تو کاری رو میکنی که غلطه
ولی دنیا میگه درسته

همه مثل لاشخورا حلقه زدن
بیشتر آدما منفی نگرن
بیشتر آدمها حامی خویشاوندن
اونها منتظر سقوط بشریتن
همه برای رسیدن آخر الزمان دعا میکنن
همه دعا میکنن
اونی باشن که نجات پیدا میکنن
من به دنیا اومدم که دوندگی کنم
برای همین به دنیا اومدم

شلاق بزن، با اون چرم منو بزن
منو مثل یه اسب مسابقه بتازون
منو نابود کن و دوبار بساز
من میخوام اون کلمه ی اشتباهی روی لبات باشم
میخوام اون نامه ای باشم که تو پاره اش میکنی
من میخوام اون آدمی باشم که تو گوشش میزنی
یا حرفی که با داد توی صورت یکی میزنی
از اونا که همه چی رو زیر سوال میبره
آره، اجازه بده که اون، من باشم

منو نابود کن و دوباره بساز
به هر قیمتی شده
چون من عاشق هیجانم
هرکاری لازم باشه میکنم
چون من عاشق احساسی ام
که موقع شکستن زنجیرها به آدم دست میده
به هر قیمتی شده
منو به اون بالا برسون
من آماده ام که بهاش رو بپردازم
چون من عاشق هیجانم
هرکاری لازم باشه میکنم
همیشه میترسیدم که عادی باشم
وقتی به بدنم نگاه میکردم
احساس بدبختی میکردم
همیشه به چیزایی که با چشم میشد دید اهمیت میدادم
من میخوام نامرئی باشم
سال هایی که پشت سرگذاشتم تو راه ایمان و عقیده ام طی شده ان
"همه باید همرنگ جماعت باشن"
هیچی هیچوقت کافی نیست، من پشیمون ام

بیشتر آدمها ریاکارن
بیشتر آدمها خودپسندن
نمیخوام داخل پرانتز باشم
نمیخوام فرضی باشم
برای چیزی کار میکنم که بهش افتخار میکنم
نمیزارم برچسبی که دنیا ساخته بهم بچسبونه
من یه آپوستروف ام
من فقط اینجام که بهت یادآوری کنم چیزای بیشتری برای دیدن هست
من فقط محصول طرز فکرها و عقاید جهانی ام
یه فاجعه ام
و در عین حال یه شاهکارم
و در عین حال تقریبا فاسد شده ام
و زمانی که بمیرم
حداقل میرم داخل قبر و با خوشحالی می میرم
و میذارم که روحم، بخشی از من بشه
کاری که لازم باشه رو انجام میدم

A Death Without Funeral(Persian Poem)Where stories live. Discover now