۱۲۶.منیک

2 0 0
                                    

از من خوشت اومد، تو زمان اشتباهی
برای چند دقیقه اما تو، اهمیتی نمیدی
انگاری اهمیتی نمیدی که خط قرمز ها رو
باید کجاها، کجاها بکشی
و هر دوره هم میکنیم همون بازی های همیشگی رو
عین روز روشنه، میدونم چیکار کنم تا من رو بخوای
وقتی شب میشه، اوه آره، تو باید بدونی که تمومه

صبح فردایی که بلند میشیم همه چی فرق میکنه
همون لب ها، همون دروغ ها، اما نمیدم همون حس ها رو
میدونم که همه چی کافی هست، اما فقط هیچوقت هیچی کافی نیست
اما تو میدونی بعدش چیه، و باز میخوایش

من نمیدونم چطوری ازت خوشم بیاد، وقتی که منیک تموم میشه
وقتی شروع میشه تو رو به خودم نزدیک میکنم
همه‌ی چیز هایی رو میگم که باید بگم
اما نمیدونم چطوری ازت خوشم بیاد
وقتی منیک تموم میشه

تو میدونی که باید بری
تو میدونی که باید بری
اما چرا باید این کار رو بکنی
علاقم انقدر خوبه که نمیتونی دست بکشی
نمیتونی دست بکشی

یه جایی از قلبت رو همیشه برای خودم دارم
من مثل یه رویایی از دست رفته ام
تو به من همه چی رو میدی
اما نمیدونم چطوری ازت خوشم بیاد
وقتی منیک تموم میشه

A Death Without Funeral(Persian Poem)Where stories live. Discover now