حقیقت زندگی آزارم میده
اما حرف های نزده کشتنم میدهیه طوری حرف میزنه
انگاری هیچی نشده
قول داده تماسم رو جواب بده
ببخشید معصومه، ولی امروز نمیتونه
میگه منو خوب میشناسه
اما برو که بریم دوبارهچیزی این وسط وجود داره؟
برگشتم خونه و لباسام
از دسته ی صندلی آویزونه
و من این داخل تنهام
یعنی هنوزم دوست داره؟خوبی
زودی
از بین میره
مثل رابطه ی
بین من و بقیه
نا امیدم
ولی امیدم
اینه که
شاید تغییر کنی
YOU ARE READING
A Death Without Funeral(Persian Poem)
Poetry[درگذشتِ بدونِ ترحیم] شعر های من. رویاها، اونها چیزهایی ان که من هستم وقتی برای خودم بودن خیلی خستم