۱۲۱.خوش صورت

1 0 0
                                    

پروانه ها، تو شکمش، یه زنگ خطر دیگه ان
سیگار، بین دو انگشتش، یه بدبختی دیگه ان

و چیزی که دنبالش میگردی، نمیتونی توی من پیداش کنی
معروفی به بدعهدی، تا به حال هیچ احدی، نفهمیده همیشه بودم دنبال آزادی

میخوام فکر کنم آدم بدی نیستی، اما انگاری زیر پوستت، یه مشکل هست تو استخون بندی
میخوام باور کنم، تو فکر منی و متاسفی، حتی وقتی مثل سنگ، سخت و سردی

و همه میگن که تو مناسب من نیستی،میگن بدذاتی، بد مستی، بد طینتی
جدی میدونم که خیلی پستی، اما خوشم میاد چون، در هر حالت خوش صورتی

A Death Without Funeral(Persian Poem)Opowieści tętniące życiem. Odkryj je teraz