خب من کی ام؟
یه دختری تو یه شهر ام
که حتی نصف عمری که کرده رو نیست یادش چون
نصفش بود سمت پایین شهر، و نصفش تو یه خونه ارزون
علاقه و اهمیتم رو خرج آدمای اطرافم میکنم
و به خودم میام و میبینم که تهش تنها میمونممیگفتن اونایی رو که الکی دوست دارید نبینید چون
اونا بیخودن
و میدونه خدا، که حق بوده با اونا
چون هیچکس تو رو دوست نداره
اونا فقط سعی میکنن بخوابن باهات
و این حتی نداره نیازی به اثبات
و بعدش بهت نمیدن اهمیت
و تو دیگه نیستی براشون اولویتو تو به کی زنگ میزنی وقتی شب هست و دیر وقت
وقتی فکرا نمیرسونن تو رو جای درستی و شدی، کم طاقت
همون وقتی که برمیگردی، به خودت نگاه میکنی و میگی
"خدای من، نیست هیچ راهی،
این من ام و این همه سیاهی."
همیشه تو خونه بودم تنها
حس میکنم که دیگه نداره انتها
و قرار نیست که از این حس بشم رهامن قرص ها رو ترک کردم، خب اخیرا سعی کردم
اما بیشتر از این که بهم بکنه کمک
داره کشتنم میده نرم نرمک
و تو یه خونه جدید ام
و اصلا بیرون نمیرمو اینو یاد گرفتم
که مهم نیست حتی اگه شهرت هم عوض کنی
آخرش همینطور میمونه همه چیمن یادمه این دختر با موهای از ته تراشیده، خب اون به من گفت
اون گفت
"درسته حالا شدی خیلی افسرده، اما نمیر، اینو قول بده، چون ما بهت داریم نیاز."
و این حتی برام محسوب نمیشد یه امتیاز
و واقعا فکر میکنم اون دروغ گفتاین چیزی نیست، جز یه زندگی ابلهانه
این چیزی نیست، جز یه زندگی احمقانه
و امید داشتم که پدرم بالاخره بهم زنگ بزنه
و همین چیزاست که من ساعت ها بهش فکر میکنم
و موهامو تو حموم گلوله ای جمع میکنم
عشق زندگیم رو به یه چیز بی ارزش باختم
اما بعدش فهمیدم
منم از اون با ارزش تر نیستم
و همچین خاص هم نیستم
اما اونموقع عاشق نبودم
و الان هم نیستم
و من خوشحالم که اینو فهمیدم
قدم تو راه طولانی گذاشتم، برای مراقبت از خودم
اما یه حسی دارم
مثل تواناییم برای تشخیص درست و غلط به کل نابود شده
و نمیشه باورم، که هنوزم، حمله های لعنتیم بهم دست میده
و هر روز کنج اتاقم، این من لعنتی داره جون میده***
از آهنگ ۹۲۹ هالزی برداشت کردم ولی در مورد خودم نوشتم:)
خیلی صادقانه بود.
و این..
![](https://img.wattpad.com/cover/195311610-288-k558030.jpg)
YOU ARE READING
A Death Without Funeral(Persian Poem)
Poetry[درگذشتِ بدونِ ترحیم] شعر های من. رویاها، اونها چیزهایی ان که من هستم وقتی برای خودم بودن خیلی خستم