۱.بالاتر یا بهشت
عزیزم، اینجا بالاتره
هر شب زمان ما هدر میره
و هر روز
تو وعده میدی
در طول زمان بهتر میشه
میتونی به من بگی...
چقدر باید صبر کنم؟
چون زمان من، زمان من
داره تموم میشه
بهشت...
من سنگین نیستم
من سنگین نیستم
***
۲.مکان صلحانگاری که استخونهام،سنگینی میکنه برام
سخته لبخند صورتم رو،زیبا نگه دارم
و هنوز به دنبال مکان صلح هستم
چشمهام رو میبندم
تا وقتی به جای دیگه پرت بشم
اونها فقط به بالاتر بودن حسودی میکنن
پس اونا میتونن
آره،میتونن که من رو زمین بزنن
اما
مثل خورشید،میرم بالا
تا که شب تموم بشه،صبر میکنم
مثل خورشید
مثل خورشید قراره که صبح طلوع کنم
از جو زمین بیرون میزنم
و همه چیز از اینجا،
خیلی خوب به نظر میرسه
به نظر خیلی عالی میام
اما واقعا خوب نیستم
خورشیدی برای طلوع وجود نداره
روزهای فضا، همیشه تاریکه
چرا سعی نمیکنم یاد بگیرم؟
یه جورایی خیلی اینجا گیرم
میشه یه جای دیگه دوباره هم رو ببینیم؟
جایی که دیگه جنسیتی نیست
چون من و تو قراره اونی بشیم
که هیچوقت نبودیم
اصلا همچین جایی هست؟
![](https://img.wattpad.com/cover/195311610-288-k558030.jpg)
YOU ARE READING
A Death Without Funeral(Persian Poem)
Poetry[درگذشتِ بدونِ ترحیم] شعر های من. رویاها، اونها چیزهایی ان که من هستم وقتی برای خودم بودن خیلی خستم