♻️ •S 2: Chapter 11•♻️

4.6K 903 81
                                    

-اهوی خوش اخلاقمون داره چیکار میکنه؟

به محض اینکه این جمله از دهن بکهیون با یه لحن خاص و بودار خارج شد لوهان میدونست که یه جای کار میلنگه... یا قراره به زودی بلنگه!

با اخم سرش رو بالا اورد و دست از خوندن یه مقاله پر اب و تاب راجب اهمیت بهداشت صفحه گوشی و بیماری هایی که از طریق صفحه گوشی منتقل میشه برداشت و نگاه بی حسش رو به بکهیون دوخت.

-پول میخوای؟

قیافه بکهیون که به طور اغراق امیزی خیلی پر شور و نشاط بود برای چند ثانیه کوتاه وا رفت.

-واقعا ممنون که وقتی میام بهت محبت کنم اینجوری میزنی تو ذوقم! اون وقت میگه چرا هنوز تنهام... واسه اینه که برای احساسات پاک بقیه در حد باد معده هم ارزش قائل نیستی دوست عزیز!

بکهیون با لحنی که خیلی عاقل اندر سفیه بود گفت و اخم های لوهان از جمله اخر بکهیون به شدت تو هم رفتن.

-من احتیاجی به کسی ندارم... تصمیم گرفتم تا وقتی تو تابوت میخوابم مجرد باشم و خودم رو درگیر یه رابطه کم عمق دیگه که باعث میشه مجبور شم روزی سه بار برم حموم نکنم...هرکسی خودش بهترین دوست و پشتیبان خودشه و ادم ها هیچ نیازی به اینکه یکی ازشون مراقبت کنه ندارن... فقط هنوز عقلشون به این واقعیت نرسیده!

لوهان با حالت غرورامیز و پرافتخاری سخن رانی خود جوشی که بکهیون ذره ای تمایل بهش نداشت رو تموم کرد و بعد دوباره روی گوشیش خم شد و باعث شد بکهیون که حالا یه کم معذبتر شده بود چند لحظه گیج بمونه.

-واو... واقعا واو...

سر لوهان دوباره بالا اومد. ظاهرا توقع اینکه تشویق بشه رو نداشت. بکهیون خیلی سریع خودش رو روی مبل کنار دوستش انداخت اما به محض اینکه خواست دستش رو دور شونه های لوهان حلقه کنه دوستش درست به حالتی که انگار بکهیون چند لحظه پیش به منبع یه ویروس جدید شناخته شده سریع ازش فاصله گرفت.

-یا چیکار میکنی؟ من همین الان حموم بودم تو بوی بیرون میدی!

-بیرون؟ بیرون مگه بو داره اخه؟

بکهیون با ابروهای بالا رفته سوال کرد و لوهان در جوابش فقط اخم کرد و نگاهش رو گرفت.

-چینگو!

بکهیون که قرار نبود به این زودی تسلیم بشه با لحن لوسی گفت و چین خوردن دماغ پسر کنارش از لحنش رو به وضوح دید.

-لوهنم... بیا بریم بیرون خوش بگذرونیم خب... اخر هفته اس... منم بیکارم... کسی هم نیست...دلم میخواد با هم بریم... پلیز پلیز پلیز...

با التماس خاصی که چاشنی لحن لوسش کرده بود تند تند گفت و لوهان اهی از روی درموندگی کشید.

-بک...

نیش بکهیون از اینکه بالاخره یه واکنشی از دوستش گرفته باز شد.

😈°Karma Is a Bitch°😈 Where stories live. Discover now