41

4.8K 523 103
                                    

-نگو که قراره تمام 72 ساعتمونو فیلم ببینیم?!

-فکر بدی نیست…

زین با شیطنت گفت و سرش رو که رو پای لیام بالا گرفت. تقریبا از صبح 4تا فیلم باهم دیده بودن و حالا داشتن فیلم "500days of summer" میدیدن… فیلم مورد علاقه ی زین.

-ببینم شوخی میکنی دیگه?

زین خندید و بلند شد و با تومأنینه و حرکاتی که از قصد اسلوموشن شده بود روی پای لیام نشست.

لیام مجبور بود برای دیدن صورش ،سرش رو روی لبه ی مبل عقب ببره.

-تو میخوای چیکار کنیم?

لیام بوسه ی کوتاهی روی لب هاش زد و دوباره عقب رفت.

-دلم میخواد تمام مدت ببوسمت و فشارت بدم… اینطوری

دستش رو دور شونه های زین حلقه کرد و محکم فشارش داد و بی وقفه بوسه های کوتاهش رو روی تمام صورت زین میکاشت.

زین که از خنده و فشار نفس گرفته بود،بین خنده های بلندش جیغ کوتاهی کشید .

لیام با خنده فشار دست هاش رو کم کرد و بوسه هاش رو کوتاه تر و نرم تر کرد.

از پیشونی شروع کرد و سانت به سانتی که پایین می اومد رو میبوسید… بوسه های آرومش رو تا زیر چونه ی زین ادامه داد و اینبار روی لب هاش برگشت و لبش رو بی حرکت همونجا نگه داشت.

زین که حس میکرد حرارت بدنش لحظه به لحظه بالا میره چشم هاش رو بست و پنجه هاش رو بین موهای پشت سر لیام فرو برد و سرش رو کمی کج کرد و لب هاش رو از هم باز کرد.

لیام روی لبهاش خندید و اینبار به بوسشون عمق داد… یه بوسه ی مرطوب و نرم.

زین یکی از دست هاش رو پایین آورد و کنترل رو از روی مبل برداشت و اون صدای مزاحم تلویزیون رو قطع کرد.

سکوت خونه در حالت عادی باید برای لیام ترسناک میبود ولی حالا… لعنتی نمیخواست اون سکوت تموم بشه…

زین با بوسه های ریز لبش رو از لیام جدا کرد و اونهارو روی چونه ی لیام کشید،بازدم گرمش روی خیسی لب ها و چونه ی لیام میتونست اونو تا مرز جنون ببره.

-خب دیگه چی میخوای…

زین با صدای آرومی که فقط به گوش لیام میرسید پرسید.

-هرچی که بخوای

زین دستش رو از بین خودشون رد کرد و از روی شلوار راحتی که پارچه ی نازک و نرمی داشت خیلی آروم لیام رو لمس کرد،لیام نفس عمیقی کشید و دست هاش رو از روی شونه های زین پایین کشید و به کمرش رسوند.

-من اینو میخوام…

خب… قطعا اینجا بهشت بود ولی حقیقتا زین بیشتر از فرشته حالا شبیه شیطون کوچولویی به نظر میرسید که میخواست هرطور شده کنترل لیام رو ازش بگیره.

light it up and fall in love •|ziam|• COMPLETEDWhere stories live. Discover now