20

5.1K 646 130
                                    

- زی

با صدای لیام که پشت پیشخون روی صندلی بلندی نشسته بود،دستمال توی دستش رو کنار گذاشت و نزدیکش شد :

-هی… لیوم… چی برات بیارم?

لیام سرش رو کمی کج کرد:

-خودت میدونی

زین بشکنی زد و بهش اشاره کرد:

-الان میارمش

سریع آبجوی بدون الکل رو توی لیوان بزرگ ریخت و گذاشت قشنگ اونطور که لیام دوست داشت کف کنه .

دستمال کاغذی رو جلوی لیام گذاشت و لیوان رو هم روش .

بعد از کریسمس تام بهش پیشنهاد داده بود شیفت بعد از ظهر بوفه رو دست بگیره تا هم برای تعمیرات دم دست تر باشه هم حقوق بیشتری دستش رو بگیره ،پس الان زین رسما سه شغله بود پس وضع مالیش خیلی بهتر شده بود و واقعا از درآمد بوفه راضی بود اون میتونست از پس همه ی خرج هاش خیلی راحت بر بیاد.

پس گوشی گرون قیمتش هم دور از انتظار نبود .

زین بدون حرف دیگه ای سمت پسری رفت که اون سمت نشسته بود تا آب کرفسش رو بهش بده.

لیام تمام مدت با چشم هاش حرکات زین رو دنبال میکرد… عجیب این بود که به نظرش همه ی حرکات اون پسر حالا ظریف و شیرین به نظر میرسید.

برخورد خوبش با مشتری ها… اون طور که هویج رو قبل از اینکه تو دستگاه بندازه توی دستش میچرخوند و گاهی هم با صدای موزیکی که توی سالن درحال پخش بود خودش رو تکون میداد… همه و همه زینی بود که برای لیام بیش از حد خواستنی شده بود.

کمی از لیوانش رو سر کشید ولی توی گلوش شکست وقتی اون لعنتی رو دید که نزدیک بوفه شد و از پشت پیشخوان زین رو بغل کرد و بوسید و بعد هم همونجا روی یک صندلی نشست و بدتر از همه زین هم ساعدهاش رو روی پیشخوان گذاشت و سمتش خم شد و شروع به حرف زدن کردن.

دلش میخواست اون دختر مو سفید رو از همون موهاش بگیره و کف سالن پرت کنه… لاتی لعنتی… 9 سال آمریکا بود و پیش خانوادش زندگی میکرد ،نمیشد حالا هوس زندگی نزدیک برادرش رو نکنه?

حالا که زین توی جمعشون بود و اون پسر به طرز فاکواری زود با همه جور میشه?

تو نظر لیام لاتی عوضی ترین دختر عالم بود ولی این فقط تو نظر لیام بود… عامل طرز فکرش هم چیزی جز حسادت نبود.

لاتی با اون اخلاق صمیمی و دلسوز و ظاهر زیباش و هیکل روی فرمش که تصمیم داشت تو اون باشگاه روفرم ترش بکنه ،میتونست رقیب قوی و جدی محسوب بشه و این ترسناک بود.

-زی

لیام بود که بی هدف زین رو صدا زد… البته که باهاش هیچ کاری نداشت و فقط میخواست از اون مو سفید دورش کنه .

light it up and fall in love •|ziam|• COMPLETEDWhere stories live. Discover now