هری یکم از واین از گیلاسش مزه کرد:
-راستی لیام
لیام تکه ی هویج سر چنگالش رو توی دهنش گذاشت و به هری نگاه کرد:
-هوم?
-به نظرت بر نگردیم لندن? دیگه اینجا کاری نداریم که… شب سال نو رو تو خونه ی ما پارتی بگیریم… هوم?
اولین فکری که توی ذهن لیام اومد این بود:
*یعنی زین توی چشایر بمونه و من بیام لندن?! *
چون یادش بود که زین گفته بود میخواد سال رو کنار خانوادش نو کنه.
سرش رو پایین انداخت و با چنگالش سیب زمینی ها رو جا به جا کرد:
-اممم… نمیدونم نظر بقیه چیه?
قطعا منظورش از بقیه فقط و فقط زین بود.
زین که از قبل از صحبتهای هری با دکتر کالینز باخبر بود به بعد از نگاهی به هری گفت:
-منم باید برگردم… خونه رو به امان خدا ول کردم اومدم اینجا… نایلم که نیست مراقب خونه باشه
این مسخره ترین و البته تنها بهانه ای بود که به ذهن زین رسید.
بلا بدون اینکه سرش رو بالا بگیره واقعیتی رو که ازش متنفر شده بود رو گفت:
-من برای فردا از اینجا پرواز دارم برای پاریس… تیم اونجاست و میخواد کالکشن کریسمس رو معرفی کنه…
لویی ناله ای کرد و دست بلا رو از روی میز گرفت:
-بلا تو باید استراحت کنی… اینجوری زود پیر میشی دختر
بلا دست لویی رو با لبخند فشار داد:
-اگه کار نکنم چطوری فکر و خیال رو از سرم بیرون کنم? اونا منو زودتر پیر میکنن
حرفش خیلی دو پهلو بود ولی کسی منظور پنهانش رو اصلا نفهمید و همه فقط به تکون دادن سرشون اکتفا کردن.
بلا از لیام انتظار عکس العمل دیگه داشت مثلا اینکه دستش رو بگیره و ازش بخواد تا سال نو خودش رو پیش اون برسونه و یا حتی بگه میاد تا شب سال نو رو باهم باشن ولی لیام هیچکدوم از اینارو نگفت و فقط غذاشو خورد .
لیام ظرف خالیش رو کمی به جلو هل داد و خودش به پشتی صندلی تکیه داد:
-این عالی بود
قطعا اون تو تمام عمرش بهترین رستورانا رو با بهترین آشپزها امتحان کرده بود ،ولی این استیک ساده و با اون سبزیجات گریل شده به قدری بهش مزه داده بود که حس میکرد میتونه تمام عمرش فقط همونو بخوره.
زین لبخندی زد و بلند شد و همراه هری مشغول جمع کردن میز شد.
لویی و بلا ترجیح دادن برن توی سالن و تی وی ببینن و لیام هم بعد از برداشتن باکس آبجوی مورد علاقش و بسته پاپ کرن بهشون اضافه شد.
YOU ARE READING
light it up and fall in love •|ziam|• COMPLETED
FanfictionHighest ranking : #1 in fanfiction +بیا نور ها رو روشن کن اینجا خیلی تاریکه -نترس بپر +تاریکه -نترس نورت میشم بپر +بپرم اونجایی تا منو بگیری? -درست همینجام همیشه