23:لذت قبل زجر

2.4K 91 3
                                    

#پارت۲۳

خیلی اروم از اتاق بیرون اومدم و همه جای ویلارو چک کردم
وقتی از خواب بودن همه مطمعن شدم به اتاقی که مدیرمون توش بود رفتم
خیلی اروم درو باز کردم و چک کردم که خوابه یا نه
ماشالا خوب خروپف میکرد!!
من میدونستم مدیرمو سیگاریه و تو کیفش همیشه ۱ پاکت هست
برای همین کیفشو چک کردم و بله حدسم درست بود
پاکتو برداشت و از توی اشپزخونه فندک برداشتم و به سمت استخر رفتم
برق هارو روشن کردم
کنار استخر یک جکوزی ۵ نفره هم بود
روشنش کردم ، وقتی اب داغ شد لباسامو در اوردم و با سوتین و بیکینی وارد جکوزی شدم
با گوشیم یک موزیک ملایم گذاشتم و سر استخر رو باز کردم
جنگل با لامپ های کنار جکوزی روشن شده بود و رنگ خیلی جذاب شده بود
یک نخ سیگار رو روشن کردم و شروع کردم به کشیدن
خیلی داشتم تو سکوت و گرمای اب لذت میبردم که از بیرون  یک صدایی شنیدم
انگار یکی بیدار شده و داره میاد سمت استخر
ولی اهمیت ندادم مگه کی میتونه باشه؟
چشمامو بستم و از موقعیت لذت میبردم که سنگینی نگاه کسیو روم احساس کردم ، چشمامو باز کردم و کسی رو دیدم که اصلا انتظارشو نداشتم!!
وحشت کردم
حتما داری باهام شوخی میکنی مگه نه؟فاککککک
دایی؟!!!!!!!!!!!!!!!!

ادامه دارد..

Daddy's little kitten(BDSM)Opowieści tętniące życiem. Odkryj je teraz