Note

2.6K 211 35
                                    

گایز خود درگیر بودم سر اینکه اینو بذارم یا نه اما گفتم بهتون بگم
بابت این آپ نشدن خیلی ساری
کلا زندگی اینجاش پیچیده به هم!
و خب به جایی رسیده بودیم که من دیگه ادامه داستان رو تایپ شده نداشتم
و نمیخواستم خراب بشه به خاطر تمرکز نداشتنم
از دیشب دوباره نوشتنش رو شروع کردم و به زودی همش رو مینویسم.
و با هم میذارم
اگر هنوز نور اگین رو دوست دارید و میخونید... بدونید منم دوستت دارم و ممنون
عکس بالا هم که خب بعد این چند سال یه عکس دیده نشده از زیام و اون کوچولوی با نمک قلبمو رسما بلاک کرده. 😍
❤️💛

Never Again [Ziam]Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang