-اوکی ! گمونم تنهاتون بذارم به بازجویی تون برسید ! فقط زین امشب خونه ی رابین مهمونی گرفتن بچه های خودمون، میای دیگه ؟
زین چشماشو از صورت لیام گرفت و به مایکل نگاه کرد
-نمیدونم مایک احتمالا نه
-هعی عوضی نشو،الان که همه چی رو به راهه هیچ بهانه ای نداری پس حرف نباشه
-اوکی مایک ببینم چی کارش میکنم
-من به کیدی هم گفتم که میای اگه اون دخترو ایندفعه هم قال بذاری موهای منو میکنه
-غلط کردی تو ، برو فعلا خبر میدم
مایک با زین دست داد و سمت لیام کرد و گفت -زی دوست جذابتم فراموش نکنی قول میدم بهش خوش بگذره
زین چشماشو چرخوند و مایک با خنده ای از اون دوتا فاصله گرفت
با رفتن مایکل زین دست به سینه ایستاد و با نگاه تیزی به لیام خیره شد
لیام نفسشو با صدا بیرون فرستاد و سمت مخالف زین چرخید و به سمت خروجی دانشگاه به راه افتاد
زین چند ثانیه به رفتن لیام نگاه کرد و انگار که تازه متوجه شده باشه که لیام جوابی بهش نداده با قدمایی تند خودشو به لیام رسوند و جلوش ایستاد و همونطور که پشت به خیابون عقب عقب راه میرفت رو به روی لیام موقعیتشو تنظیم کرد و شاکیگفت
-فکر نکن میتونی جواب ندی ، تو با جیس چیکار داشتی اخه
کسی که از رو به رو میومد به زین تنه ای زد و چون زین پشت به مسیر بود یکم تعادلشو از دست داد لیام دستاشو ناخوداگاه بالا اورد تا محافظ زین باشه
-عین ادم راه برو میوفتی
-تو نمیخواد نگران من باشی من عادت دارم
-متاسفانه نگرانتم پسرم اصلا چون نگرانت بودم با جیس یه صحبت دوستانه داشتم
لیام چشماشو به جلو پاش دوخت اما زین با چشمای درشت شده با صورتش نگاه میکرد و اروم اروم به عقب قدم برمیداشت
لیام سرشو بالا اورد و نگاهش با نگاه زین گره خورد
-چیه چرا اینجور نگاه میکنی ؟! اره اره میدونم الان میگی نیاز به نگرانی نداری و خودت از پسش برمیای منم شک ندارم تو این اما اون رفته بود رو مخت فقط باید حدشو بهش نشون میدادم بعد ماجرای خونه و تریشا فکر میکنم که یه مدت فقط باید ارامش داشته باشی فشارا زیاد بوده
حرفای لیام از گوش زین وارد شد و مستقیم یه جایی توی سینه ش نشست . نگرانی لیام برای اعصابش و محافظت لیام ازش یه احساس گرمایی رو زیر پوستش ایجاد کرد
-من همچی حرفی نمیخواستم بزنم لیام!
لیام لبخند نامحسوسی زد ابروهاشو بالا برد
YOU ARE READING
Never Again [Ziam]
Fanfiction- when ? - I don't know - maybe later ? -No, never again ------------- - didn't you say never again? - No , not gonna lose you again - but no , never again! **** -کی ؟ - نمیدونم - شاید بعدا ؟ - نه ، هیچوقت دیگه ---------- - مگه نگفتی هیچوقت دیگه...