Chapter 93

3.3K 321 73
                                    

Arabella Casper از دید

نشستم روی دریچه و سرم بین دستامه و اشکام صورتمو میشورن. هری هزاران بار بهم‌ گفته که همه ی اینا فقط نقشه ن. به زودی این نقشه به پایان‌ میرسه و من براش بی ارزش میشم. خیلی از چیزا عوض شدن، اوایل این‌ نقشه هری خیلی خشن بود و اون انتظار نداشت که دختری که دزدیده یه روز بشه دوست دخترش.

صلح چیزه خوبیه و من باید خوشحال باشم که نقشه یه همچین چیزی بوده ولی هنوزم درد داره. اینکه یه زمانی بهت مثل یه وسیله نگاه میکردن خیلی اذیت کنندست. میدونم هری دیگه منو اونطور نمیبینه ولی من قراره همیشه بخاطره این ناراحت باشم. از پشت در صدای پا شنیدم و زود چشامو پاک کردم.

در باز شد هری با چشای گرد و عصبانیت اونجا ایستاده بود ولی وقتی منو دید آروم شد و زود اومد سمتم.

"آرابلا باید گوش کنی"

جلوم ایستاد و بهم نگاه میکرد

"تو نمیتونی گذشته رو عوض کنی هری"

گفتم و اون لبشو گاز گرفت

"میدونم، فقط میخواد بفهمی که من دیگه تورو اونطور نمیبینم"

"ولی هنوزم درد داره"

گفتم و هری آه کشید و زانو زد

"گوش کن، میدونم کاری که کردم اشتباه بود ولی تو دیگه نمیتونی منو بخاطرش مقصر بدونی. معذرت خواهی کردم و متوجه رفتارام هستم و حاضرم هرکاری بکنم تا منو ببخشی و تو نمیتونی با من اینطور سرد رفتار کنی"

گفت و دستاشو روی رونام گذاشت

"از اینکه منو اونطور میدیدی متنفرم"

"منم، قبلا همه چیز تار بود و هیچ چیزی مفهومی نداشت"

گفت

"هنوزم نمیفهمم"

گفتم و سرمو تکون دادم

"چیو نمیفهمی عزیزم؟"

پرسید

"چرا اینقدر دوست داشتی با Ferocious صلح کنی؟"

پرسیدم

"چون Ferocious قدرت میخواست. اونا میخوان به همه چیز حکومت کنن و توانایی لازم رو برای انجام این کارو دارن.آمریکای شمالی از قدرتمندترین قاره هاست و اروپا با اینکه کوچیکترینه، بزرگترین باند جهان رو داره.اگه بتونیم اونارو بکشیم سمت خودمون به راحتی میتونیم بقیه ی قاره هاهم بدست بیاریم.باند های دیگه میدونستن همچین اتفاقی قراره بیافته برای همین آفریقا خواست صلح بکنه و استرالیا داره سعیشو میکنه که صلح بکنه"

"چرا؟"

"چون اگه بتونیم آمریکا و اروپارو کاملا بگیریم چیزی نمیتونه جلومونو بگیره و ما بقیه قاره هاهم میگیریم"

Excessive | CompleteWhere stories live. Discover now