۴۵-ناگفته ها

4.3K 479 280
                                    

هر زمان که فکر میکنم دیگه هیچ سوپرایزی در کار نیست، زندگی ثابت میکنه که سخت در اشتباهم.

بی شک یکی از بزرگترین سوپرایزها برای من، اون عکسی بود که تماما فکر و ذهنم رو درگیر خودش کرده بود. عکسی که باعث شده بعد از این همه مدت هنوز توی شوک باشم. عکسی که برام ثابت کرد خیلی از 'شناختن' کسی که فکر میکردم میشناسمش، فاصله دارم.

من حتی دیگه نمیدونم کیو میشناسم و کیو نمیشناسم، کیو باید بشناسم و کیو نباید بشناسم!

نمیدونم به کی میتونم اعتماد ببخشم و برای کی هیچ اعتمادی قائل نشم.

نمیدونم کدوم یک از دروغ ها در قالب حقیقتن یا اینکه کدوم یک حقیقت هایی تهی از دروغن.

انگار که همه ی اطرافیانم داخل حباب هایی معلق گیر افتاده بودن و پوشش های ابهام دار به دورشون پیچیده شده بود. انگار که اونها صدها مایل از من فاصله گرفته بودن و طول این فاصله با گذشت زمان، هر چقدر که مغزم موفق به کشف حجم بیشتری از حقایق میشد، بیشتر به درازا کشیده میشد.

من فقط خیلی گیج شدم!

نمیتونم باور کنم که الکساندرا، کسی که توی این چند وقت اخیر خیلی بهش نزدیک شدم، کسی که فکر میکردم هست، نبود.

اون حتی درباره ی اسم واقعیش هم دروغ گفته بود. کسی که فکر میکردم باید اسمش 'الکساندرا هانسون' باشه ولی اینطور نبود.

مثل این میمونه که من تمام مدت با یه کاراکتر خیالی توی ذهنم، دوستی کرده باشم.

و مهمتر از همه ی این ها اینه که من دلیل اصلی این دروغ بزرگ رو نمیدونم.

و دقیقا این چیزیه که میخوام کشفش کنم!

نمیخوام بدون هیچ دلیل قانع کننده ای سریعا قضاوت کنم و بی جهت گند بزنم به چهره ی بهترین دوستم!

با اینحال الان هم زیاد از چیزی بی خبر نیستم.

تیکه های پازل از قبل مشغول چیده شدن توی ذهنم و پیدا کردن معمای هر گوشه هستن و تا حدودی هم موفق بودن!

روزی که توی هنگ کنگ بودم، وقتی که به اتاق الکساندرا رفتم و اون رو نیمه برهنه وسط اتاق دیدم، میدونستم که یه تأتوی آشنا دقیقا کناره ی بدن و زیر سینه هاش دیدم ولی با این وجود شک داشتم. باید همون زمانی که هول شدنشو دیدم، میفهمیدم که یه چیزی رو از قلم انداختم؛ میفهمیدم که اون تأتو باید همون تأتوی معروف خانواده ی شاهین طلایی باشه.

یادمه زمانی که فهمیدم این تأتو نشان مخصوصشونه، روز تولد لوسی بود و الکساندرا بهم گفت فقط 'هری ، لیام و خواهر هری 'این نشان رو دارن پس الکساندرا استایلز فقط میتونه خواهر هری باشه!

که این یعنی زنی که توی عکس بود، باید همون مادر فوت شده ی هری باشه.

یا شایدم نه!

Club(Harry Styles)Where stories live. Discover now