بي استعداد ترين آدم روي زمين ، منم . حتي توي زمان بندي هم استعداد ندارم . بايد همون اول كه فهميدم هري رفته دوش بگيره ، از اتاق ميزدم بيرون و يه وقت ديگه مزاحمش ميشدم!
ولي الان اون تقريبا نيمه برهنه جلوي روم وايستاده و بهم زل زده.
" فكر نكنم نيازي به تكرار سؤالم باشه "
اون براي اينكه منو به خودم بياره تا مثل ديوونه ها بهش خيره نشم ، گفت و يادآوري كرد.
اوه...خب ، من اينجا چيكار ميكنم؟!
" بايد با هم حرف بزنيم "
اون حوله ي كوچيك سفيدي رو كه باهاش موهاشو خشك ميكرد ، روي تخت ، دقيقا كنار جايي كه من نشسته بودم ، پرت كرد.
وقتي كه تخت رو دور زد و سمت كمد مشكي رنگي كه پشت من قرار داشت ، رفت ، از روي تخت بلند شدم و سمتش برگشتم . اينطوري بهتر ميتونستم ببينمش و حركاتشو زير نظر داشته باشم.
" درباره ي؟ "
اون گفت و سعي داشت موضوع حرفمو بفهمه .
آره!...درباره ي خيلي چيزا بايد حرف بزنيم هري ؛ فقط نميدونم بايد از كجا شروع كنم.
" درباره ي اينكه منظورت از اين حركات و حرفات چيه"
گفتم و دستامو جلوي سينم صليب كردم.
حسي كه اون لحظه داشتم ، مثل اين بود كه توي هاله اي از سردرگمي غلت ميزدم بدون اينكه كليدي براي شكستن ديواره هاي حصار اطرافم داشته باشم . نميدونستم براي چي اينجا اومدم . نميدونستم بايد چيكار كنم و حتي نميدونستم با پرسيدن اين سؤال ها ميخوام به كجا برسم!
ولي وات د فاك؟! با خودت چند چندي ليديا فوربز؟! تا نيم ساعت پيش كاملا از هدفت براي به اينجا اومدن ، مطمئن بودي ولي حالا حتي نميدوني داري چيكار ميكني!
با اينحال وضعيت هري هم زياد فرقي نكرده . اون باز هم بدون اينكه بهم توجه كاملشو بده ، بدون نگاه كردن بهم ، دستشو داخل كمد لباسيش كرده و دائماً جابجاش ميكنه.
" كدوم حرف؟"
موج عظيمي از عصبانيت به سمتم هجوم آورد و داخل وجودم نفوذ كرد . دستامو دو طرفم انداختم ، مچ هاي دستم سفت شدن و مطمئنم الان مثل كارتون ها ، صورتم سرخ شده و از گوش هام دود بلند ميشه . اون لحظه به لحظه بيشتر و بيشتر با طفره رفتن هاش اعصابمو خرد ميكرد و به هم ميريخت . اون ميبينه كه من ميخوام درباره ي چه چيزي حرف بزنم و حتي ميدونه كه نميتونم كاملا بحثشو وسط بكشم ولي با اينحال سعي ميكنه به روي خودش نياره و همچنان با ناديده گرفتن من به كارش ادامه ميده.
YOU ARE READING
Club(Harry Styles)
Fanfictionدوست داشتن احتمالاً بهترین شکل مالکیت است...اما مالکیت بدترین شکل دوست داشتن ! Written by @Theshki