//همواره ابرهاي دروغين مانند پرده اي ضخيم و گَرد و غبار سمي مانند صفحه اي كدر، ماه راستين را ميپوشانند. پس اگر جوياي حقيقت هستي، هواي سمي را بشكاف و گنج هايي از جنس اسرار نهفته را در پشت ابرهاي حقيقت نما بياب! //
-
نگاهم روي عمارت روبروم ثابت موند. نور درخشاني كه از چراغ هاي اطراف محوطه ساطع ميشد، به روي قطره هاي آبنمايي كه در وسط قرار داشت، ميتابيد.
زوج هاي زن و مرد با لبخندهايي درخشان، دست در دست همديگه به سمت ورودي سالن پيش ميرن. پيرمردهايي عصا به دست، با چهره هاي عبوس و كت و شلوارهايي گرون قيمت به سمت مجلس حركت ميكنن. پيرزن ها در حالي كه با ناخن هاي كاشته شده به كت هاي ابريشميشون چنگ ميندازن، به سمت ورودي قدم برميدارن. مردها و پسرهاي جوان در حالي كه ساعت هاي مُچيشون رو چك ميكنن، مورد بازرسي قرار ميگيرن تا خلع سلاح شن.
با قرار گرفتن دست گرم هري به روي كمرم و احساس حرارتي غير قابل توصيف در اون ناحيه، توجهم رو از روي عمارت برداشتم و بهش نگاه كردم.
" بريم!"
به آرومي زمزمه كرد و دستشو روي كمرم حركت داد.
سرمو به نشونه ي موافقت تكون دادم و اجازه دادم به سمت در ورودي راهنماييم كنه در حالي كه يكي از دستاش پشت كمرم قرار داشت و دست ديگه اش داخل جيب شلوارش بود.
اون با كت و شلوار مشكي رنگ، پیرهن سفید مردونه و كراوات مشكي اي كه بسته بود، كاملا فريبنده تر از هر موقع ديگه اي به نظر ميرسيد.
حلقه ي دستم رو به دور كيف كوچيك خاكستري رنگي كه بين انگشتام قرار داشت، محكم تر كردم و تمام تلاشم رو به كار گرفتم تا زير نگاه هاي خيره ي ديگران، خرد نشم!
طبق معمول، شهرت وحشت برانگيز هري استايلز بايد همه جا به چشم بياد!
نفس عميقي كشيدم و همه رو زير نظر گرفتم.
تمام اون دخترها با لباس هاي فوق العاده سكسي و چهره هاي آرايش كردشون، مسبب از بين رفتن اعتماد به نفس ناچيزي كه دارم ، ميشن.
شايد دارن از خودشون ميپرسن كه چنين دختر سطح پاييني با هري استايلز چيكار ميكنه. كه اين ميتونه تنها احتمال موجود درباره ي فكري كه در حال حاضر داخل فکر اونها جریان داره، باشه!
كه به احتمال زياد فقط چشمشون به دنبال هريه و اگر بخوام با خودم روراست باشم، بايد بگم كه شانس موفقيتشون اون هم با اين اندام هاي تحريك كننده و چهره هاي اغوا كننده، چند برابر میتونه از شانس موفقيت من، بيشتر باشه.
YOU ARE READING
Club(Harry Styles)
Fanfictionدوست داشتن احتمالاً بهترین شکل مالکیت است...اما مالکیت بدترین شکل دوست داشتن ! Written by @Theshki