(( 30 ))

2.1K 258 765
                                    

بفرما اپ زودتر از موعد. بعد به من بگین ظالم بی ادبا

________________________

_لزومی نداشت

زین بی میل به ادامه ی تماس، پاسخ داد و صدای شاد و سرخوش مکسنس دوباره تو گوشش پیچید...

""به هر حال واقعا مدیونت شدم. مطمئنم نمیدونی ولی کمک خیلی بزرگی بهم کردی. گرچه هنوز نتیجه ی دلخواهمو نداده ولی خب اول راهیم، چیزی هم که زیاد داریم زمانه

زین حتی زحمت جواب دادن به خودش نداد...

گاهی اوقات از تملق بیش از حد اون پسر حالت تهوع میگرفت...

درسته که ذاتا موجودی تعریف دوست و علاقمند به برتری بود اما مکسنس به طور زننده ای اغراق میکرد...

""فقط تماس گرفتم که تشکر کنم ازت و بگم یه هدیه برات فرستادم که به زودی به دستت میرسه. یه چیز خاص مطابق سلیقه ی سختگیرانت

زین بی توجه به اینکه مکسنس نمیبینتش سر تکون داد و بعد از شنیدن خداحافظی از زبون اون، تماس رو قطع کرد...

گوشیش رو روی میز شیشه ای جلوش گذاشت و لحظه ای بعد با یادآوری کاری که باید انجام میداد دوباره اون رو به دست گرفت اما درد عجیبی که توی شقیقه هاش پیچید مانع از ادامه ی فعالیتش شد...

این روز ها با سردرد بدی از خواب بیدار میشد و نمیخواست اعتراف کنه اما میدونست به خاطرِ نداشتن لیام تو بغلشه...

به کارش بازگشت و ایمیلی شامل آدرس و تاریخ رو برای طرف معامله ی جدید فرستاد و همون ایمیل رو با کمی تغییر برای تام هم ارسال کرد و متوجه چیزهایی که تام براش فرستاده بود شد...

همه ی مکان هایی که لویی میتونسته اونجا پناه گرفته باشه از بین رفته بود اما هیچ خبری از خود لویی نبود...

این قطعا یه پسرفت بزرگ برای زین بود که تا حالا نتونسته بود اون رو به چنگ بندازه...

"آقا

چشم هاش رو از اسکرین برداشت و به سمتی که صدا ازش به گوش رسید نگاه کرد...

"ناهار آماده شده. هر زمان مایل بودید دستور بدید تا سرو کنیم.

تازه حس میکرد چقدر گرسنه هست...

_همین الان میز رو بچینین

دختر با انگشت به طبقه ی بالا اشاره کرد و با صدای آرومی حرفش رو مطرح کرد...

"جسارتا آقای لیام رو هم صدا بزنم

زین پوزخندی زد...

از دیروز تا الان لیام رو به حال خودش گذاشته بود...

تنها گذاشتنش دیگه بس بود...

_نه. میزو بچین

کوسن رو از روی پاش برداشت و روی کاناپه برگردوند و با صاف کردن تیشرت سفید توی تنش، بعد از برداشتن لیوان آبش، به سمت پله ها روانه شد...

... cute baby ...Where stories live. Discover now