حصار زوار در رفته ی چوبی رو باز کرد و کنار رفت تا اول هری وارد شه...
×برو تو و از پله ها برو بالا
هری مکث کرد...
مخروبه ترین مکان ها توی ذهنش بود اما ظاهر این کلبه بهش فهموند به اندازه ی کافی تو تصور کردن خلاق نبوده...
وارد شد و با شش قدم بلند به پله های کوتاه چوبی رسید...
ظاهر پوسیده ای داشت و هری با پا گذاشتن رو اولین پله فهمید تنها ظاهرش اینطور نیست...
×حرکت کن دیگه مرد. بالاخره که باید برسی بالا
و با تنه ی محکمی که به هری زد، ازش گذشت...
*اینجا کجاست؟؟
هری مبهوت پرسید وتو دلش از لویی خواست جوابش با اونی که تو ذهنشه فرق داشته باشه...
×جایی که قراره یه مدت توش بمونیم
گفت و بدون توجه به اون، بعد از گذروندن لنگ لنگان پله، داخل شد و توی تاریکی خونه محو شد...
*ها؟
خب انگار درست حدس زده بود...
________________
با دقت هرچه تمام تر با بیلچه ی کوچیک قرمزش، سطل آبی رنگش رو پر کرد...
نگاه ذوق زده ای به زین، که روی شن های داغ ساحل و زیر سایه دراز کشیده بود و عینک دودیش مانع از دیده شدن چشم هاش میشد، انداخت و دوباره به پروژه ی مهندسیش برگشت...
با دست هاش شن نمناک رو توی سطل فشرده کرد و دست کثیف شدشو روی ران های لختش که از شلوارک خرسیش بیرون مونده بود کشید...
سعی کرد شن های فرم گرفته رو توی محیط بسته و همواری که بین پاهاش درست کرده بود برگردونه اما با خراب شدن اون، که به علت کند بودن حرکت لیام بود، لب های خندونش جمع شد...
اخمی کرد و دوباره سطل رو پر کرد، این بار کمی بیشتر، اما وقتی باز هم با همون نتیجه ی قبلی مواجه شد با ناراحتی وسایلشو رها کرد و با لب های آویزون ، بعد از نگاه ناراحت به دو بادیگاری که با فاصله ی نه چندان زیادی مشغول نگاه به اطراف بودن، خودشو کنار زین روی زمین رها کرد...
چونشو روی سینه ی زین گذاشت و سعی کرد از زیر عینکش نگاهی به چشماش بندازه...
باز نبودن و این باعث دو چندان شدن ناراحتی لیام شد...
آهی کشید و سرشو روی سینه ی زین صاف کرد تا اون هم کمی استراحت کنه...
انگشت شصتشو توی دهنش برد و چشماشو بست اما با حلقه شدن دست های زین دور بدنش و شنیدن صدای کمی خش دارش جیغی ازشگفت زدگی و شادی زد...
البته که اون مرد تمام مدت با چشم های نیمه باز خرس کوچولوشو زیر نظر داشت و شاهد ناکامی هاش بود...
ŞİMDİ OKUDUĞUN
... cute baby ...
Hayran Kurgu━━━━━━●─────── ⇆ ㅤ◁ ❚❚ ▷ ㅤ↻ این بوک برای اولین بار یه بیبی واقعی رو نشون میده پس لطفا اگه علاقه ندارین نخونین*-*