Hoes
Jinie🌻:
نباید بهت اعتماد میکردم
Nayeon:
منبتسمیباتابتیناینسش
Nayeon:
اونقدرام بد نیست
Jinie🌻:
برگه ها رو به والدینم نشون دادم و زدن زیر خنده
Jinie🌻:
گفتن ازدواجمون قانونی نیست
Jinie🌻:
و ده دقیقه ی تمام به خندیدن ادامه دادن:)
Nayeon:
شسنمبتمنشستمنتسشمنیس
Jeongyeon:
باشه خب نقشه ام یه شکست بود😔😔
Nayeon:
خب بیاید نیمه ی پر لیوان رو ببینیم
Namjohn:
🤩؟
Jinie🌻:
کدوم قسمت پر
Nayeon:
هنوزم برای نقشه ی من وقت داریم
Hoebi:
نقشه ی تو چیه دیگه
Nayeon:
پشمام آماده شید
Jimmy:
.....
Namjohn:
🤩
Jcock:
🤠
Tea:
من همیشه آماده ام
Nayeon:
نقشه اینه...
Nayeon:
سرقت کنیم!
Yoongi:
....
Jimmy:
😬
Tea:
ما
Namjohn:
هاه🤩
Jinie🌻:
چی
Jeongyeon:
ام
Jcock:
واو🤠
Hoebi:
همین الانم میتونم حس کنم حسابی احمقانه میشه
Nayeon:
ببخشیدا داش
Nayeon:
ولی حتی هنوز نگفتم نقشه چیه
Hoebi:
خیلی خب بگو
Nayeon:
خب یونگی میره از یه مغازه ی کوچیک دزدی کنه
Hoebi:
نه
Nayeon:
حرفم تمام نشده صبرکن
Nayeon:
فقط تصور کنید چی میشه اگه یونگی از یه مغازه ی کوچیک دزدی کنه و والدینِ جین خبردار شن
Nayeon:
دیگه نمیخوان با پسرشون ازدواج کنه پس ما برنده میشیم😍
Yoongi:
.....
Yoongi:
ناراحت کننده است
Nayeon:
نخیرم نیست
Nayeon:
میبینید که جواب میده😍😍
Hoebi:
پس بذار استریتش کنم (واضحش کنم)
Nayeon:
همین الانشم بهت گفتم شدنی نیست
Hoebi:
.....
Hoebi:
خب بذار بایش کنم
YOU ARE READING
Colorless Rainbow ~|| Hopegi/Namjin/Vminkook Au Persian Translate
Fanfictionیونگی و هوسوک از هم متنفرن. واقعا متنفرن. تا زمانی که یونگی پیام ناشناسی دریافت میکنه. -- ꨄ ☼☽ نام: رنگین کمان بی رنگ ☼☽ کاپل: سپ. نامجین. ویمینکوک ☼☽ ژانر:تکستینگ، فلاف، انگست ☼☽writer: @sunkltten ☼☽cover by: @im_jonas
