Hoes
Jeongyeon:
کجایی یئونی؟Nayeon:
دارم میرونم داشJeongyeon:
الان رسیدیمNayeon:
ما بیست دقیقه ای راه داریمHoebi:
داره رانندگی میکنه و پیام میده. قراره بمیریمJeongyeon:
خفه خون بگیر توش خوبمHoebi:
تو به اندازه ی یه آدم مست خطرناکیJeongyeon:
دارم ماشین رو پارک میکنم ما نمیتونیم اینطوری بمیریم. همه چی خوبهHoebi:
.....Hoebi:
الان زدی به چیزیJeongyeon:
......Hoebi:
.....Jeongyeon:
تورو خدا نگو یه گربه استHoebi:
خدایاHoebi:
هیچی نگو میرم چکش کنمJeongyeon:
خیلی خبJeongyeon:
چیزی میبینی؟Hoebi:
بهم پیام نده. دارم سعی میکنم ببینمJeongyeon:
جین الان گفت...یه گربه رو کشتی؟Jeongyeon:
تاینی هم گفت چی؟ چه گربه ای؟Hoebi:
به جین بگو خفه خون بگیرهJeongyeon:
تاینی داره گریه میکنهHoebi:
بهت نگفتم هیچ چیز کوفتی ای نگو؟Jeongyeon:
جین گفتHoebi:
خدای منHoebi:
زدی به جعه ی پست و گربه نیستJeongyeon:
خدای من نزدیک بود بزنم زیر گریهJeongyeon:
یبتنم وایسا نباینتیس جعبه پستی کیJeongyeon:
وایسا برام اهمیتی داره؟Jeongyeon:
....Jeongyeon:
عیا هوبی تاینی رو بغل کرد و بهش گفت نزدیم به گربهJeongyeon:
و تاینی دیگه گریه نکرد و گفت...واقعا؟ و هوبی گفت اره گلبرگ و تاینی دست هاش رو دراز کرد و هوبی بلندش کردJeongyeon:
و تاینی دست و پاهاش رو پیچید دورشJeongyeon:
نمیدونم چطوری ولی هوبی داره اون شکلی کولش میکنهJeongyeon:
تاینی مثل یه بچه کوالا روشهJeongyeon:
نه مثل یه گربه استJeongyeon:
بچه گربهJeongyeon:
خدایا با فکر کردن به تاینی به عنوانِ یه گربه خودم رو غمگین کردمJeongyeon:
:(((Jeongyeon:
جین رفت قدم بزنه ولی تقریبا افتاد و جونی گرفتش
YOU ARE READING
Colorless Rainbow ~|| Hopegi/Namjin/Vminkook Au Persian Translate
Fanfictionیونگی و هوسوک از هم متنفرن. واقعا متنفرن. تا زمانی که یونگی پیام ناشناسی دریافت میکنه. -- ꨄ ☼☽ نام: رنگین کمان بی رنگ ☼☽ کاپل: سپ. نامجین. ویمینکوک ☼☽ ژانر:تکستینگ، فلاف، انگست ☼☽writer: @sunkltten ☼☽cover by: @im_jonas