Y:
هوپ؟
Hope:
بیبیم دوباره اولین نفر بهم پیام داده؟ ودثیتیتنایتن
Y:
ام آره
Y:
دیروز چیکار کردی؟
Hope:
بزار بهت بگم یه تیری سام عالی با جمل و یه یارویی داشتم
Hope:
👌🏻10/10
Y:
باشه...
Y:
گفتی سال پیش با یه پسری روی اسکوتر آشنا شدی
Hope:
آره کوچولوی من
Y:
اسمش چیه؟
Hope:
اه خب
Hope:
من معمولا اسم خودم یا رفیقامو به آدمایی که ندیدمشون نمیگم
Hope:
ولی ما عاشق همیم پس
Hope:
اسمش تهیونگه
Y:
اوه😬
Y:
امم
Y:
جمل یه اسم واقعیه؟
Hope:
نچ
Hope:
درواقع جیمینه
Y:
اوه
Y:
هاهاه
Y:
اوکی
Y:
خب تو تا حالا عکس یا چنین چیزی از خودت نفرستادی
Hope:
عه آره
Hope:
اوکی الان یکی میفرستم
Y:
عالیه
Hope:
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
Hope:
وقت داستانه
Hope:
داشتم برام کلاس صبحم میرفتم که صورتمو دیدم و اینطوری بودم که
Hope:
لنتی
Hope:
پس ایستادمو هزارتا عکس گرفتم
Hope:
و بعد برای کلاسم دیرم شد😔😔😔😔😔
Hope:
بیبی اینجایی؟
Y
فاک
***
شب بخیر:)))))
YOU ARE READING
Colorless Rainbow ~|| Hopegi/Namjin/Vminkook Au Persian Translate
Fanfictionیونگی و هوسوک از هم متنفرن. واقعا متنفرن. تا زمانی که یونگی پیام ناشناسی دریافت میکنه. -- ꨄ ☼☽ نام: رنگین کمان بی رنگ ☼☽ کاپل: سپ. نامجین. ویمینکوک ☼☽ ژانر:تکستینگ، فلاف، انگست ☼☽writer: @sunkltten ☼☽cover by: @im_jonas
