HoesJeongyeon:
شماهاJeongyeon:
چطورید؟Jeongyeon:
خوابید؟Jeongyeon:
..Jeongyeon:
Jeongyeon:
الان توی مسیر برگشتیمJeongyeon:
دوست جدیدمون گرگم اینجاستJeongyeon:
داره با جیمین حرف میزنهJeongyeon:
هوبی داره به یونگی کمک میکنه راه برهJeongyeon:
عااا دست یونگی روی شونه ی هوبیه و دست هوبی روی کمر یونگیهJeongyeon:
به هرحال. متوجه شدم یونگی و هوبی همیشه دارن بهم نگاه میکننJeongyeon:
نه فقط امروز ولی کلاJeongyeon:
تا حالا در این باره حرف زدیم؟Jcock:
اره کلی. وقتی شما توی این گروه نبودید🤠Jeongyeon:
جئونJcock:
🤠Jeongyeon:
همونطور که میگفتم همیشه بهم نگاه میکننJeongyeon:
مثلا داشتم توی مهمونی عکس میگرفتم و نگاهشون کنیدJeongyeon:
Jeongyeon:
خیلی نازه:(Jcock:
جون داره لحظات سختیو میگذرونه😔Jeongyeon:
وضع هممون همینهJcock:
😔🤠🤙🏻Jeongyeon:
ولی به این عکس خوشگل نگاه کنید
YOU ARE READING
Colorless Rainbow ~|| Hopegi/Namjin/Vminkook Au Persian Translate
Fanfictionیونگی و هوسوک از هم متنفرن. واقعا متنفرن. تا زمانی که یونگی پیام ناشناسی دریافت میکنه. -- ꨄ ☼☽ نام: رنگین کمان بی رنگ ☼☽ کاپل: سپ. نامجین. ویمینکوک ☼☽ ژانر:تکستینگ، فلاف، انگست ☼☽writer: @sunkltten ☼☽cover by: @im_jonas