Y:
....
Jooniejoonieyespapa:
خدای من سلام🤩🤩
Y:
فکر میکردم میتونم بهت اعتماد کنم که نذاری خودم رو خجالت زده کنم😔😔
Jooniejoonieyespapa:
حتی بهت توجه ام نکردم سرگرم جینی بودم
Y:
خدای من
Jooniejoonieyespapa:
یونی دو روزه گذشته
Y:
هنوزم خجالت زده ام:(
Jooniejoonieyespapa:
مشکلی نیست انگار هوبی واقعا ازت خوشش میاد
Jooniejoonieyespapa:
کاش میتونستم اینو در مورد جینی بگم:(
Y:
اه نه جونی
Y:
چیشده؟
Jooniejoonieyespapa:
فقط.. :(
Jooniejoonieyespapa:
من واقعا اون شب مست نبودم
Jooniejoonieyespapa:
و هرچیزی که گفت رو یادمه
Jooniejoonieyespapa:
و قیافش یه جوری بود انگار ازم متنفره
Jooniejoonieyespapa:
چرا ازم متنفره یونی؟:(
Y:
ازت متنفر نیست
Y:
اون ام...
Y:
فقط واقعا ازت خوشش میاد
Jooniejoonieyespapa:
منم ازش خوشم میاد🤩
Y:
اوهوم ولی اون واقعا ازت خوشش میاد
Jooniejoonieyespapa:
اره منم واقعا ازش خوشم میاد🤩🤩
Y:
فقط
Y:
نیاز داره بهت زمان بیشتری بده
Y:
هرقدر زمان که نیاز داری
Y:
و تو هم باید درکش کنی
Y:
اون هم باید تو رو درک کنه
Jooniejoonieyespapa:
دو روز گذشته یه جوریه انگار ازم متنفره
Y:
چرا؟
Jooniejoonieyespapa:
دیگه کنارهم نمیخوابیم و بیشتر ازم فاصله میگیره:(
Jooniejoonieyespapa:
و دیروز نموند که مثلِ همیشه باهام غذا بخوره:(
Y:
مطمئنم یه دلیلی براش وجود داره جونی
Jooniejoonieyespapa:
:(
Y:
سعی کن باهاش حرف بزنی
Y:
ینی واقعا باهاش حرف بزنی
Jooniejoonieyespapa:
اون درک نمیکنه
Y:
من کردم
Y:
وقتی بهم گفتی درکت کردم
YOU ARE READING
Colorless Rainbow ~|| Hopegi/Namjin/Vminkook Au Persian Translate
Fanfictionیونگی و هوسوک از هم متنفرن. واقعا متنفرن. تا زمانی که یونگی پیام ناشناسی دریافت میکنه. -- ꨄ ☼☽ نام: رنگین کمان بی رنگ ☼☽ کاپل: سپ. نامجین. ویمینکوک ☼☽ ژانر:تکستینگ، فلاف، انگست ☼☽writer: @sunkltten ☼☽cover by: @im_jonas
