126🌹

136 50 16
                                    




Hoseokie:
یه سگ بزرگ پشمالو دیدم

Hoseokie:
و رفتم نازش کنم

Hoseokie:
ولی بعد بهم واق کرد و افتاد دنبالم

Hoseokie:
ولی من سریع بودم

Hoseokie:
پس توی کتابخونه قایم شدم

Hoseokie:
و بعد یه پیرزن مهربون دیدم

Hoseokie:
و صحبت کردیم

Y:
عاشقتم

Hoseokie:
...ه

Hoseokie:
منم عاشقتم شوگا عیو عیو عیو💕

Y:
نه سوکی

Y:
من عاشقتم

Hoseokie:
.....

Y:
من عاشقتم

Y:
و میدونم باید رو در رو بگمش

Y:
و میخوام بگم

Y:
بخاطر اینکه لعنت بهش خیلی دوستت دارم

Y:
تو خیلی خوبی

Y:
و مهربونی

Y:
و بی نقص و همه چیزی

Hoseokie:
......

Y:
اشکالی نداره مجبور نیستی توم بگی دوستم داری

Y:
فقط میخواستم بیانش کنم

Y:
عاشقتم

Hoseokie:
......

Hoseokie:
لطفا

Hoseokie:
لطفا بهم بگو واقعیت نداره

Y:
که عاشقم؟

Y:
خیلی هم واقعیه

Hoseokie:
نه

Hoseokie:
این نه

Hoseokie:
لطفا بهم بگو حقیقت نداره

Hoseokie:
لطفا بگو بهم اون نیستی

Hoseokie:
خواهش میکنم

Y:
.....

Hoseokie:
لطفا بهم بگو یونگی نیستی

Y:
مـ

Hoseokie:
خواهش میکنم

Y:
متاسفم

Hoseokie:
خدای من

Hoseokie:
خدایا

Hoseokie:
نهنه نه نه

Hoseokie:
نه

Y:
چطور

Y:
اون ها بهت گفتن؟

Hoseokie:
نه.

Hoseokie:
میخواستم بگم داشتم با اون خانومه صحبت میکرددم

Colorless Rainbow ~|| Hopegi/Namjin/Vminkook Au Persian TranslateWhere stories live. Discover now