Dumb fucksیونگی؛ جونگکوک تهیونگ جیمین هوسوک سوکجین نایون و جونگیون رو به گروه احمقای لنتی اضافه کرد
Yoongi:
گوش کنید احمقای لنتیSeokjin:
جونم عزیزمTaehyung:
اسممو شنیدمNayeon:
😍😍😍Jimin:
خدای من این منو یاد اون یکی گروهی که ساختی میندازهHoseok:
کدوم گروه؟Jimin:
🗿🗿Jimin:
گروهیو نمیشناسم ببخشید🗿Hoseok:
???Taehyung:
خفه خون بگیرید پسر عمه ام الانه که منفجر شه😍Yoongi:
وقتی یکی بهتون میگه نمیخواد درباره ی چیزی حرف بزنه تمامش میکنید و دربارش حرف نمیزنیدTaehyung:
ولی اونقدرام جدیی نیست😕Jeongyeon:
فقط میخواستیم بهش بگیم لازم نیست کنار ما بترسهJungkook:
اوهوم🤠Yoongi:
اون واقعا راحت نبود هرکسی میتونه تشخیص بدهJimin:
تو خودت گفتی اون استریت نیستHoseok:
اره ما هیچ حدسی نزدیمYoongi:
اره بهتون گفتم سوال پیچ کردن من و اونو تمام کنیدYoongi:
ظاهرا فایده نداشتNayeon:
شاید یه توضیح خوب باشه؟Taehyung:
اره پسرعمه تو همیشه خیلی بهش نزدیک بودی. از زمان مهدکودک هم دیگه رو میشناسیدNayeon:
🍵😌Yoongi:
تنها دلیلی که دارم اینو بهتون میگم بخاطر اینکه اون بهم گفت بگمSeokjin:
جونی پیش توعه؟Yoongi:
ارهSeokjin:
اه خداروشکرNayeon:
وقت داستانه🍵😀Yoongi:
من و جون رسما کل زندگیمونو دوست بودیمTaehyung:
عیوJimin:
میدونستیمYoongi:
خیلی بهم نزدیک بودیم و باهم همه کاری میکردیمTaehyung:
عیوJungkook:
وایسا اخر داستان قراره گریه کنم؟Nayeon:
احتمالاJungkook:
اه نه نمیخوام ارایشمو خراب کنم😔🤠😔Nayeon:
منم همینطور جیکوک
YOU ARE READING
Colorless Rainbow ~|| Hopegi/Namjin/Vminkook Au Persian Translate
Fanfictionیونگی و هوسوک از هم متنفرن. واقعا متنفرن. تا زمانی که یونگی پیام ناشناسی دریافت میکنه. -- ꨄ ☼☽ نام: رنگین کمان بی رنگ ☼☽ کاپل: سپ. نامجین. ویمینکوک ☼☽ ژانر:تکستینگ، فلاف، انگست ☼☽writer: @sunkltten ☼☽cover by: @im_jonas