HoesJeongyeon:
پاره شدم /نمیتونم/Jeongyeon:
از اینکه گفتم مسئولیت قبول میکنم پشیمون شدمTea:
منم همین رو گفتمJeongyeon:
داش.....Tea:
اره میدونم توی مسئول بودن خوب نیستمJeongyeon:
توش خوب نیستی-Jeongyeon:
داشJeongyeon:
رسما از لحظهای که اومدیم همراه جیمینیJeongyeon:
دیگه حتی نمیدونم کجایید ولی میدونم باهمیدTea:
این-Tea:
خب این درسته😔Jeongyeon:
اه خدای منTea:
کجایید؟Jeongyeon:
بیرونJeongeyon:
هوبی و تاینی هم اینجانTea:
باید اتفاق هایی که افتاده رو بنویسیTea:
که بتونیم فردا بقیه رو اذیت کنیمJeongyeon:
پشمام خودشه😍😍😍Jeongyeon:
باید مثل وقت داستانی که یونی درست میکنه یه وقت داستان درست کنمTea:
اوهوم😍Tea:
خب میرم دوباره با جیمین بوس بوس بازی کنمTea:
بعد میبینمتونJeongyeon:
منظورم همین بودTea:
عاشقتم❤️Jeongyeon:
عقJeongyeon:
به هرحالJeongyeon:
تا اینجا، به کسی که قراره صبح این رو بخونی، سلامJeongyeon:
خب تی کوک فلافی و من اول رسیدیم اینجا و منتظر شما موندیمJeongyeon:
بعد حدود یه ساعت بعد هت پیام داد که اینجایین و من اومدم دور هم جمعتون کنمJeongyeon:
و بادیگاردا داشتن همه رو چک میکردن و نوبت تاینی بود و طرف نگه اش داشتJeongyeon:
و بهش گفت چند سالته؟Jeongyeon:
و تاینی گفت 21 سالشه اما بادیگارده گفت ممکنه کارت شناساییتون رو ببینم آقا؟ و تاینی گفت الان همراه اش نیست و بادیگارده گفت...خب متاسفم ولی نمیتونم بذارم برید داخلJeongyeon:
یتسیبتنبالتب واقعا فکر کرد یونگی 12 سال یا این سن هاست؟Jeongyeon:
و بعد هوبی حسابی بهش برخورده بود و گفت تا وقتی همه برن داخل همونجا میاستنJeongyeon:
وایسا ازش عکس گرفتم
YOU ARE READING
Colorless Rainbow ~|| Hopegi/Namjin/Vminkook Au Persian Translate
Fanfictionیونگی و هوسوک از هم متنفرن. واقعا متنفرن. تا زمانی که یونگی پیام ناشناسی دریافت میکنه. -- ꨄ ☼☽ نام: رنگین کمان بی رنگ ☼☽ کاپل: سپ. نامجین. ویمینکوک ☼☽ ژانر:تکستینگ، فلاف، انگست ☼☽writer: @sunkltten ☼☽cover by: @im_jonas