79🌻

257 76 9
                                    

Hoes

Tea:
وضعیت اضطراری

Jimmy:
چیشده بیبی

Yoongi:
جونم پسردایی

Jcock:
چیشده بیبی

Nayeon:
من خبر آوردم😌🍵

Hoebi:
همیشه میاری

Nayeon:
به توم سلام هت

Hoebi:
سلام عزیزم

Nayeon:
🤢

Tea:
مامانم میخواد ببینتم

Tea:
پدرمم همینطور

Yoongi:
عق

Jeongyeon:
.....

Jeongyeon:
این چیز بدیه؟

Tea:
اره

Jinie🌻:
چرا؟

Tea:
اه من دربارشون بهتون نگفتم

Jcock:
هوم هیچوقت نگفتی🤠

Nayeon:
اونا هموفوبیک یا چنین چیزین؟

Tea:
نه میدونن دوس پسر دارم

Namjohn:
🤩🤩🤩

Jinie🌻:
پس؟

Tea:
خب والدینم دوتا آدم خرپولن که هرگز به حرفای من گوش نمیدن

Tea:
در طول بزرگ شدنم هیچوقت کنارم نبودن وقتی بهشون گفتم میخوام بیام این دانشگاه گفتن این هدر دادن زمانمه و باید به عنوان وارثشون توی شرکت اونا کار کنم

Hoebi:
تو

Jcock:
تو خرپولی؟😲😲😲

Tea:
بیبی قبلا بهت گفته بودم

Jcock:
یادم رفته بود😮

Tea:
عیووو

Hoebi:
واسه همین بوی گوچی میدی

Jeongyeon:
پشمام موافقم

Namjohn:
🤩🤩🤩

Tea:
به هر حال وقتی بهشون گفتم با دختری ازدواج نمیکنم براشون مهم نبود و پیشنهاد دادن با دوست پسرشون که اونم مجرد بود آشنام کنن

Tea:
بهشون گفتم که همین الانشم یه دوست پسر دارم و وقتی فهمیدن از یه خانواده ی ثروتمند نیست خوشحال نشدن. بهم گفتن دارم اشتباه میکنم و انتظار روزیو میکشن که بهم بزنیم چون به گفته ی اونا رابطمون دووم نمیاره

Tea:
این اخری باری بود که باشون حرف زدم. چند ماه قبل بود

Jimmy:
لنتی متاسفم

Tea:
منم

Jcock:
وایسا منظورشون از بهم زدن چیه؟

Tea:
اونا کلی چرت و پرت میگن بیبی بهشون گوش نده

Jcock:
ما قراره بهم بزنیم؟:(

Jcock:
اه و بعد تو یه آدم پولدارو پیدا میکنی

Colorless Rainbow ~|| Hopegi/Namjin/Vminkook Au Persian TranslateWhere stories live. Discover now