HoesJimmy:
وقتی دختره اینو گفت هردوشون خجالت زده شدن و جای دیگه ایو نگاه کردنJimmy:
حالا یونگی رفت پیش جونNamjohn:
سفید برفی اون🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩Nayeon:
خیلینازه🤢🤢🤢🤢🤢Jeongayeon:
همینهJinie🌻:
خیلی قشنگه خدایاJimmy:
حالا هوبی داره به یکی پیام میدهJimmy:
حالا یونگی داره گوشیشو نگاه میکنهJimmy:
وایساNayeon:
??Jeongyeon:
??Namjohn:
آره🤩🤩🤩🤩🤩Jimmy:
الان؟؟Namjohn:
اوهوم🤩🤩🤩🤩Jimmy:
پاره شدم ینستنبیس و حتی روحشم خبر ندارهNamjohn:
چون احمقه🤩🤩🤩🤩Jimmy:
ولی خیلی واضحه بیخیالNayeon:
چی واضحهJeongyeon:
اوهوم چه خبرهJimmy:
من تنها فرد باهوش اینجامNamjohn:
درسته. اگر دوست جونیم بهم نگفته بود منم نمیفهمیدم😔🤩Jimmy:
هوبی داره ناخوناشو لاک میزنهJimmy:
با زرد؟Nayeon:
زردو دوس دارم🤩Jimmy:
منم همینطور ولی بقیه ناخوناش مشکینNamjohn:
شاید یه ترند جدیده🤩🤩Jimmy:
حالا بهش زل زدهJimmy:
و داره یه چیزی مینویسهJimmy:
دوباره بهش زل زدهNayeon:
هت حالش خوبه؟Jimmy:
احتمالا نهNamjohn:
ملکه انی کوچولو الان رفت پیش جیمین و ازش خواست موهاشو مدل تیغ ماهی ببافهJimmy:
تیغ ماهی چه کوفتیهNamjohn:
جیمین الان داره باهاش صحبت میکنهNamjohn:
هوبی در حالی که نفس های سنگین میکشه به ناخوناش نگاه میکنهNayeon:
یکی ازش بپرسه حالش خوبه یا نهNamjohn:
خدای من دوست جونیم الان رفت پیششNamjohn:
نشست کنارش🤩🤩Namjohn:
هوبی هنوز به ناخوناش زل زده ولی دستاش دارن آروم میلرزن
YOU ARE READING
Colorless Rainbow ~|| Hopegi/Namjin/Vminkook Au Persian Translate
Fanfictionیونگی و هوسوک از هم متنفرن. واقعا متنفرن. تا زمانی که یونگی پیام ناشناسی دریافت میکنه. -- ꨄ ☼☽ نام: رنگین کمان بی رنگ ☼☽ کاپل: سپ. نامجین. ویمینکوک ☼☽ ژانر:تکستینگ، فلاف، انگست ☼☽writer: @sunkltten ☼☽cover by: @im_jonas