"part 2"

4.2K 754 400
                                    

مو های جو گندمی و پریشونش رو چنگ ی زد و دی اکسید کربنی رو که توی لپ هاش حبس کرده بود و با هوای ازاد هدیه کرد.

گرسنه بود و خستگی اوضاع رو بدتر کرده بود.

روی صندلی چرم مشکی تکونی خورد و کمی اون رو با میز روبروش فاصله داد.

چشم هایی که به اقیانوس درخشان معروف بودن از صفحه ی بی ارزش مانیتور گرفت و سعی کرد که با نگه داشتن پلک هاش رو هم از سوزششون کم کنه.

شاید باید به حرف رفیقش گوش میکرد و به کاری رو انتخاب میکرد که کمتر به چشمای اقیانوسیش اسیب بزنه.

پلک هاش رو باز کرد و بدنش رو کش داد.

+اوه پسر معلومه که حسابی خسته شدی!

صدای همکارش و یا بهترین همکارش بود که انگار اونم متوجه ی حال نایل شده بود.

_دارم از گردن درد میمیرم هری!

زمانی که پلک هاش رو روی هم میکوبید و با تکون دادن گردنش که مدتی میشد گرفته بود سعی میکرد از دردش کم کنه،عاجز و بیچاره تر از هر زمانی،کشیده و خسته گفت.

+خیلی خب خیلی خب اروم باش الان میام!

هری زمانی که موقعیت نایل رو دید نتونست یه جا بشینه و با دوسته دیوونش زل بزنه پس سریع گفت و از روی صندلیش بلند شد.
سمت نایل رفت و فکر کرد که با ماساژ دادن گردنش حالش رو بهتر کنه.

انگشت هاش رو دو طرف گردن نایل گذاشت و دایره وار روی پوست گندومیش حرکت داد.

ولی ای کاش نکرده بود چون فقط همین یه حرکت کافی بود که جیغ نایل هوا بره و هر کسی که توی اون سالن مشغول کار کردن بود چند متری تو هوا بپره.

_اخ...اییی...اشغال قطع نخام کردی...اهههه...گاد...

+ببخشید ببخشید!

هری هل زده کنار کشید و به نایل که از درد،اشک توی چشم هاش حلقه زده بود زل زد.

هری فقط میخواست یه لطفی در حق دوسته مهربونش کنه!

"هی پسرا اینجا جاش نیست لطفا تا خونه خودتونو کنترل کنین"

شخصی از سمت غربیه سالن فریاد زد و صد در صد همه فهمیدن اون کیه و یا چی گفت!

به ثانیه نرسید که صدای خنده ها بود که سقف اسمون هم میرسید.

نایل که اصلا و ابدا تو مود خنده نبود چشم غره ای رفت با اینکه میدونست فرد مورد نظرش نمیتونه اون رو ببینه!

اما از اینطرف...

هری میخندید و به نظرش شوخیه بامزه ای بود اما به محض اینکه نایل برگشت و با نگاه مرگبارش اون پسر بیچاره رو رگبار کرد،دیگه جرعت خندید نداشت و با یه لبخند محو به قهقه اش خاتمه داد.

NOBODY [Z.M] [L.S] [Completed]Where stories live. Discover now