Part 158

539 38 2
                                    

وقتی مینِ بزرگ متوجه فرزند پسری که در حال رشد هست و به زودی به دنیا میاد، شد سند یکی از هتل های توی بوسانش رو برای ابراز خوشحالیش از نتیجه‌ی پسری که بهش دادم به اسمم زد تا وقتی به سن قانونی رسید به پسرم بدم!
پدر و مادرم که حدود پنج سالی میشه فقط توی مهمونی های کاری باهاشون ملاقات دارم با بهت به نوه دار شدنشون نگاه می‌کردن.
من الان یه خانواده بزرگ دارم!
خانواده ای که با هیچ چیزی عوضشون نمیکنم.

Carrot & MintTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang