واکنش جین یه فاک بزرگ و کج و معوج بود.
نامجون و هوسوک هم داشتن برای سفر هاوایی که قراره با پول های من برن برنامه ریزی میکردن.
کوک و سر جهیزیه موچی متحرک هم فقط با دهن های باز مونده نگاهم میکردن.
من اسکول ترین و در عین حال بهترین دوست های جهان رو دارم.
حتی اجازه توضیح بیشتر هم بهم ندادن و فقط گفتن ( همه اون پدربزرگ دیونه و عجیب غریبت رو می شناسن. تازه وقتی این قانونش رو روی پسرش پیاده کرده، تکرار این کارش روی نوه اش هم زیاد هم دور از انتظار نیست! )
YOU ARE READING
Carrot & Mint
Fanfiction《تا حالا فکر میکردم اون زیباترین لبخند ها رو داره اما امروز متوجه شدم علاوه بر اون، زیباترین صدای جهان رو هم از آنِ خودش کرده!》 _______________________________________________________ پارت های کوتاه Genre : School life- fluff-Homosexuals romance Cou...