Part 23

775 136 8
                                    

امروز یه لنگه جوراب زرد که روش پر از کاکتوس های سبز و نارنجی بود، زیر تختم پیدا کردم!
وقتی توی اولین کلاس بدون هیچ حرفی اون لنگه کاکتوسی رو روی دفتر شیمیش گذاشتم اونقدر خوشحال شد که یه لحظه با خودم فکر کردم باید تمام جوراب های کاکتوسی توی جهان رو جمع کنم و بهش بدم.
(هیووووونگ..کل دو روز گذشته رو دنبالش بودمممم.مرسییییی....مرسیییییییی....مرسییییییییییییی)
شاید اگه چشم غره ام رو حواله اش نکرده بودم همچنان داشت با هیجان فریاد می‌زد و می‌گفت مرسییییییییی هیووووونگ! (•_•)

Carrot & MintWhere stories live. Discover now