بلاخره وضعیت کله آبی با اومدن دکتر خانواده گیم پایدار شد و نوبت گریه هاش به خاطر سر و وضع داغون من شد.
فکر کنم غده اشک هاش به دریا لوله کشی داره!
حتی وقتی که از دکتر فسیل اطمینان می گرفتم که چیزی از این موضوع به مینِ بزرگ راپورت نکنه هم گریه میکرد.
به زور یه لیوان آب به حلقش ریختم!
YOU ARE READING
Carrot & Mint
Fanfiction《تا حالا فکر میکردم اون زیباترین لبخند ها رو داره اما امروز متوجه شدم علاوه بر اون، زیباترین صدای جهان رو هم از آنِ خودش کرده!》 _______________________________________________________ پارت های کوتاه Genre : School life- fluff-Homosexuals romance Cou...