فرار کردن از یه جشن مسخره دبیرستانی که البته آخرین جشن هالیوودی دبیرستانم هم تلقی میشه رو همراه با کله هویجی و پنج تا اردک دیگه رو به موندن و سر و کله زدن با با بقیه ترجیح میدم.
پس الان توی همون شعبه مک دونالدی که قسم خورده بودم پام رو توش نزارم، همراه با شش اردک دیگه در حال خفه کردن خودم با فست فود هستم!
YOU ARE READING
Carrot & Mint
Fanfiction《تا حالا فکر میکردم اون زیباترین لبخند ها رو داره اما امروز متوجه شدم علاوه بر اون، زیباترین صدای جهان رو هم از آنِ خودش کرده!》 _______________________________________________________ پارت های کوتاه Genre : School life- fluff-Homosexuals romance Cou...