این پوستر خوشگل رو میبینین؟!😭😭
طناز(کریزی داکتر) برام درستش کرده😭❤️
قلبم برای مهربونیشه🥺❤️
اسپویل دادن بهش به این پوستر میارزید👀😔😂•~•
سلااااام❤️
خوبین؟!
از افتخارات کویین اممم دیدین یا بگم براتون؟😍😔
به کنسرت لی نرسیدم🥲 طبق معمول تو جاده بودم :)رعایت محدودهی سنی در این پارت، توصیه میشود👀
•~•
کریس برای اولین بار توی زندگیش به حدی گیج و دستپاچه شد که حتی نمیدونست باید چه عکسالعملی نشون بده. دونگهه بهش این پیشزمینهی ذهنی رو داده بود که به زودی سهون چنین درخواستی داره اما حقیقت این بود که با تمام اشتیاق برای تجربهی دوبارهی رابطه با امگاشون، ترس از بد شدن حالش مانع بزرگی به حساب میاومد. بدترین جای ماجرا اینجا بود که دونگهه اطمینان نداد حال سهون بد نمیشه؛ فقط گفت چطور باید مراقبش باشه و اگر توی یکی از احتمالات قابل پیشبینی، حالش بد شد چه واکنشی درسته؟!
هنوز هم معتقد بود سهون در حال هذیون گفتنه اما پزشکش با این نظریه مخالفت میکرد. طبق برنامهریزی هاشون، با تغذیه مناسب و مراقبهای ویژه از امگا، همزمان با رات دو آلفای دیگه، دمای بدنش فقط کمی بالاتر از عادی بود و حرفها و کارهاش اغلب به میل خودش بود، نه از تخیلاتش.
نکتهی دیگه اولین درخواست سهون برای رابطه بود. پزشکشون میگفت چون بارها خودش رو سرکوب کرده، وقتی به زبون بیاره و رد بشه، براش حکم یک سرکوب خارجی رو داره. پس ممکنه دیگه هرگز برای رابطه درخواستی نداشته باشه با این باور که من کار درستی میکردم به گرگم اجازه بروز نمیدادم و این کار انقدر بیشرمانه است که رد بشه.
کریس حس میکرد وسط یک دوراهی مونده که گردش به هر سمتش ممنوعه و با خراب کردن پلهای پشت سرش، حتی راهی برای برگشت هم نداره. نمیدونست باید چیکار کنه؟! از طرفی تنها گذاشتن سهون با برادرهای توی راتش، اون هم بعد از ماهها خودداری، اشتباه به نظر میرسید، از طرف دیگه نگرانی بابت حالش و درخواستش وجود داشت. انتهای تمام فکرهای پر تردیدش، وقتی جواب و نگاه تاییدی سهون رو دید، تسلیم شد.
YOU ARE READING
𝐋𝐢𝐦𝐢𝐭𝐚𝐭𝐢𝐨𝐧
Werewolf•عنوان | محدودیت •کاپل اصلی | کریسهون، چانهون، کایهون (چانکایریسهون) •کاپلهای فرعی | بکسوهان، سولی •ژانر | فانتزی [امگاورس]، امپرگ، تریسام(فورسام)، اسمات، انگست •محدودهی سنی | +۱۸ •تایم آپ | •نویسنده | haratahug/هارا ⚠️لطفا در صورت داشتن مشکلات ر...