28

1.1K 214 337
                                    

سلام سلام، همگی سلام!
آقا بیاید بغلتون کنم که اینقدر ماهید و سر پارت قبلی کلی کامنت گذاشتید😍❤❤
کلی ماچِ پر از تف رو لپاتون!

خب بریم برای این پارت.
نکته: این اهنگ رو حتما گوش کنید، خیلی زیباست:)))

Blackheart - Two steps from hell


---------♡---------‌



‌‌صدای بارقه های آتیش شومینه توی گوشش میپیچید.

نگاه خشک شدشو از سقف گرفت به ساعت کوچک روی میزش داد...

هشت صبح!
هرچند به ساعت هم نگاه نمیکرد، از روی نور‌خوشید که خودشو به زور از لای پرده های ضخیم وارد اتاق میکرد میفهمید که صبح شده!

سردی نگاهش اونقدر زیاد بود که شعله های آتیش هم از دیدنش بلرزن...

از جاش بلند شد و پوزخندی به رو بالشی خیسش زد.
بهرحال چه فرقی براش داشت؟
بالشش هرشب خیس از اشکاش میشد و کسی متوجه نمیشد!

مثل کل این سالها که کسی متوجه نشده بود و گذشته بود.

خودشو به جلوی میزتوالتش رسوند و موهاشو شونه کرد.
لزومی نمیدید توی آیینه به‌ خودش نگاه کنه...
قرار بود چشمای سرخ حاصل گریه هاش و تمام شب بیدار بودنش رو ببینه دیگه!
به اندازه کافی قیافشو دیده بود که حالا دیگه رغبتی برای دیدن نداشته باشه.

لباسشو تنش کرد و سردی چشم هاشو خاموش کرد...
کسی نباید درونشو میدید و چشماش... اونا همیشه لوش میدادن!
پس نقاب خوشحال بودنشو زد و لبخندی که فقط خودش میدونست تا چه حد با روح زخمی درونش متناقضه روی صورتش نشوند.

لیانای واقعی رو مخفی کرد و لبخندش که از نظر بقیه همیشه گرم بود رو به لب هاش دوخت.
لیانای واقعی حق نداشت روزها بیاد بیرون.
لیانای واقعی فقط شب ها باید خودشو نشون میداد...

هرشب وقتی که وارد اتاقش میشد؛ میدونست قرار نیست تا فردا صبح کسی ببینتش و همین خوشحالش میکرد.

اونقدری خودخواه نشده بود که بذاره غم هاش، بقیه رو هم غرق کنه.

به کی میگفت؟
برادرش که بیست و پنج سال مراقبش بود و حالا حق داشت با کسی که تازه عاشقش شده خوشحال باشه؟
نه حق نداشت... غم هاش برای خودش بود نه بقیه!

نایل و لویی و هری که خودشون هزارتا دل نگرانی داشتن و غصه خوردن برای لیانا فقط دردی به درداشون اضافه میکرد؟
نه حق نداشت... غم هاش برای خودش بود نه بقیه!

مادرش که بعد از سی سال تازه داشت از پیله‌ی تنیده شده دور خودش بیرون میومد و طعم زندگی رو میچشید؟
نه حق نداشت... غم هاش برای خودش بود نه بقیه!

• HEART of DARKNESS • [Z.M]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora