"طعمه"

205 80 5
                                    

جونگین تا چند روز بعد از اون هم ذهنش درگیر و آشفته بود. اینکه نمیدونست چی بین کیونگسو و اون مرد غریبه میگذره مثل چی اذیتش میکرد و اگه کیونگسو کمی دیرتر سراغش میومد تا براش توضیح بده، معلوم نبود که چه بلایی سرش میومد.

شاید مثل بچه های زرزرو و بازنده یه گوشه کز میکرد و اونقدر بخاطر از دست دادن چیزی که باید مال اون میشده و نشده گریه میکرد که صورتش از اشک و آب بینی خیس میشد!

اما خوشبختانه این اتفاق خجالت آور اتفاق نیفتاد و کیونگسو به موقع وارد اتاقشون شد و صداش زد. جونگین که بعد از تموم شدن امتحان هاش دلیل خاصی نداشت که اونقدر توی اتاقش بمونه، خودش رو مشغول خوندن یه کتاب نشون داد و بعد از تا زدن گوشه ی برگه ای که اصلا نمیدونست چی توش نوشته
شده، سرش رو بالا آورد و به چشم های گردی که خیلی دلتنگشون بود نگاه کرد.

-باید باهات حرف بزنم.

کیونگسو به آرومی گفت و روی تخت و روبروی پسر بزرگتر نشست.

-راستش من خیلی فکر کردم که یه راهی پیدا کنم تا جلوی رفتنت رو بگیرم ولی هیچی به ذهنم نرسید.

همونطور که داشت با کناره های ناخنش ور میرفت گفت و کمی مکث کرد.

-اما آقای جو گفت بهم کمک میکنه.

جونگین که تا بحال همچین اسمی رو نشنیده بود بالاخره به حرف اومد.

+آقای جو؟!

-آره. همون غریبه ای که اون روز بارونی دیدمش.

کیونگسو که انگار با سوال جونگین سر ذوق اومده بود توضیح داد.

+فکر نمیکردم با همدیگه در ارتباط باشین.

جونگین با سردی گفت و کیونگسو لبخند کوتاهی زد.

-خب... به مرور بیشتر بهم نزدیک شدیم.

جونگین که بیشتر از اون نمیتونست تحمل کنه، با لحنی که برای کیونگسو غریبه بود غرید.

+و الان اون برای تو چیه؟!

میشد فهمید که جونگین به شدت حسودیش شده و کیونگسو باید توی جوابی که میخواست بهش بده خیلی احتیاط میکرد.

-ما یجورایی با هم دوستیم.

شعله های حسادت از چشمهای جونگین بیرون زدن و اون در حالیکه سعی داشت خودش رو کنترل کنه تا کار خطرناکی ازش سر نزنه، هر دو دستش رو مشت کرد.

+فکر نمیکنی برای دوست شدن با یه مرد سی و چند ساله یا شاید هم چهل ساله، زیادی بچه ای؟!

خشم جونگین بر خلاف میلش اینجوری خودش رو نشون داد و لبخند رو از لبهای کیونگسو دزدید.

-من بچه م؟!

کیونگسو با گیجی و شاید ناراحتی پرسید و جونگین نگاه پر اخمش رو ازش گرفت.

﹏•♡↬  great wrecking ball, great miracles_ S1 ↫♡•﹏Wo Geschichten leben. Entdecke jetzt