"دردسر"

277 100 19
                                    

خانم کیم بالاخره پول لباسها رو حساب کرد و بسته ها رو برداشت تا به طبقه ی دوم بره و ببینه کیونگسو از چیزی خوشش اومده یا نه اما وقتی پله ی آخر رو هم پشت سر گذاشت و سرش رو چرخوند تا اون پسر رو پیدا کنه، توقع نداشت توی اون وضعیت وحشتناک ببیندش.

کیونگسو روی زمین به حالت مچاله ای نشسته بود و یکی از فروشنده ها بالای سرش ایستاده بود و به نظر میومد داره دعواش میکنه.

خانم کیم فورا به سمتشون دوید و با دیدن کف کثیف شده ی فروشگاه و کیونگسویی که دور دهن و لباسش از استفراغ کثیف شده بود هینی کشید.

_کیونگسو...چه اتفاقی افتاده؟!

فورا کنارش نشست و سر پسر با شنیدن صداش بالا اومد و خانم کیم تونست رنگ پریده ی اونو ببینه اما قبل از اینکه سوال بعدیشو بپرسه یا کیونگسو فرصت جواب دادن داشته باشه زن فروشنده با تشر گفت.

_پس شما مادرش هستین؟! ببینید چه گندی زده به فروشگاه. آه خدایا از بوی بدش حتی حال من هم داره بهم میخوره. 

خانم کیم اخمی کرد و باز به کیونگسو نگاه کرد.

_چرا چرا اینجوری شدی؟! 

-من...من...

کیونگسو نتونست جوابی بده چون هم از وضعیتی که درش قرار داشت خجالت زده بود و هم سروصدای زن بالای سرش ترسونده بودش. پس لباش اویزون شدن و قطره های اشکش روی گونه ش سر خوردن و از کنار لب کثیفش گذشتن.

خانم کیم فورا بسته های توی دستش رو کنار گذاشت و از توی کیفش دستمالی بیرون کشید و اشکهای کیونگسو و دهنش رو باهاش پاک کرد.

_هیشششش آروم باش. چیزی نشده.

-اما...

_یعنی چی که‌ چیزی نشده؟! ببینید نصف بیشتر مشتری ها بعد از دیدن این صحنه فرار میکنن. کی میخواد جواب این خرابکاری رو بده؟!

خانم کیم که دیگه خونش به جوش رسیده بود از جا بلند شد و مقابل زن ایستاد.

_این فقط یه اتفاق بوده. اون که از عمد مریض نشده یا دست خودش نبوده. من خسارت میدم اما توقع نداشتم این برخورد زشت رو با مشتریتون داشته باشین.

فورا از توی کیف پولش چند تا اسکناس بیرون کشید و روی میز فروشگاه گذاشت و با عصبانیت غرید.

_باهاش میتونید هم اینجا رو تمیز کنید و هم جبران فرار کردن مشتریاتون بشه.

بعد در مقابل نگاه شوکه زن فروشنده سمت کیونگسو رفت و به آرومی از روی زمین بلندش کرد.

_بریم عزیزم. باید لباستو تمیز کنیم.

و بعد با برداشتن بسته های خریدشون پشت سر کیونگسو از پله ها پایین رفت و به سرویس بهداشتی فروشگاه رفتن.

﹏•♡↬  great wrecking ball, great miracles_ S1 ↫♡•﹏Unde poveștirile trăiesc. Descoperă acum