با زنگ دوباره در به خودش اومد و با یه لبخند شیرین به سمت در رفت و با دیدن سوهو پشت در تازه به خودش اومد .
-چطوری ؟
سوهو با لبخند گفت و کای با تردید پرسید : مطمئنی ؟
سوهو لبخندش رو جمع کرد و با تردید سری تکون داد : وقتشه همه چیز رو بدونه .
کای از سر راه کنار رفت و سوهو داخل شد : کجاست ؟
-توی اتاق .
-همین جا منتظر بمون .
کای تایید کرد و با نگرانی به سوهو نگاه کرد که وارد اتاق سوهو شد . از یه طرف دلش میخواست اونجا باشه تا واکنش کیونگسو رو به چیزهایی که میشنوه رو ببینه ولی از طرفی بعد از بوسه کوتاه بینشون نمی دونست چطور با کیونگسو رو به رو شه . از طرفی سوهو یه جورایی رییسش محسوب میشد و اجازه نداشت روی حرفش حرفی بزنه امیدوار بود وقتی سوهو پاش رو از اون اتاق بیرون می زاره همه چیز خوب باشه .
تازه به خونه رسیده بود . نزدیک خونه متوجه سوهو جلوی خونه شده بود و براش عجیب بود اون اونجا چیکار میکرد . خیلی دلش میخواست جلو بره و باهاش حرف بزنه . خیلی وقت بود باهم وقت نگذرونده بودند و کریس به حد مرگ دلتنگ هیونگ بداخلاقش بود . درست بعد از بوسه ای که داشتند خدا میدونه وقتی سوهو اونطوری خونه اش رو بعد از بوسه ترک کرد کریس به سختی جلوی خودش رو گرفت تا دنبالش نره دستش رو نگیره و دوباره ببوسش و بگه که اونم سوهو رو میخواد . همه این چیزها بخاطر خود سوهو بود .
اهی کشید و خیلی بی تفاوت از کنار سوهو گذشت و داخل شد و فقط وانمود کرد سوهو رو ندیده لعنت به همه چیز .
به محض وارد شدن سیگاری از توی پاکت در اورد و روشنش کرد و پک عمیقی کشید .
-برای مردن روش خوبی انتخاب نکردی .
با صدای مردی جا خورد و وقتی برگشت و با لوهان رو به رو شد نفس حبس شده اش رو بیرون داد : دقیقا داری چه غلطی میکنی لوهان؟
-میدونم دلت خیلی برام تنگ شده بود .
کریس چشمهاش رو چرخوند و در حالی که سیگار گوشه لبش نگه داشته بود به سمت اشپزخونه رفت . در یخچال رو باز کرد و دو بطری سوجو در اورد و به سمت لوهان برگشت . یه بطری رو دست لوهان داد و خودش رو کنارش روی مبل پرت کرد . سیگار رو بین دو انگشتش نگه داشت و در بطری رو باز کرد : بخور دوتامون بهش نیاز داریم .
لوهان لبخند تلخی زد و بطری رو بازکرد و درست مثل کریس ازش نوشید . هیچ کس توی این دنیا نبود که مثل کریس اخلاقشش رو بدونه .
توی سکوت کنار هم نوشیدند . کارشون به همون یه بطری ختم نشد و کریس تقریبا هرچی مشروب توی خونه داشت رو به سالن اورده بود و با لوهان تقریبا همه رو نوشیده بودند ولی با این حال کریس اجازه داده بود لوهان بیشتر بنوشه . خودش حال و روز درست و حسابی نداشت ولی اون بچه بیشتر مشکل داشت . کریس می تونست از پس خودش و مشکلاتش هرچقدر هم دردناک باشه بر بیاد ولی درباره لوهان شک داشت . با چیزهایی که از لوهان شنیده بود می دونست اون پسر به اندازه ی روزی که پیداش کرد شکننده است .
-میشه اون اهنگ رو بزاری
کریس سری تکون داد به سختی بلند شد و البومی که لوهان دنبالش بود رو پیدا کرد . جلد البوم رو توی بغل لوهان انداخت و نشست . صدای اهنگ توی سالن پیچید و صدای دلنشین سهون توی اتاق پیچید .
((نمیتونم نفس بکشم
راهمو گم کردم
تمام خاطراتم تکه تکه شدن
اما تو خیلی آرومی چون هیچ اتفاقی برات نمی افتاده
حتی میخوای آخرین تیکشو بندازی دور
متاسفم ، واقعا متاسفم
حتی با اینکه ازت معذرت میخوام هنوزم احساس تاسف میکنم.
تو یه زمان کوتاه ، ما شاید همه چیزو از دست بدیم
عشق خیلی دردناکه ، واقعا دردناکه.))
دوباره مثل دفعه قبل صورت خواننده رو روی تصویر نوازش کرد و بهش لبخند زد . اینبار مثل اون دفعه گریه نکرد . گاهی با تکیه هایی از اهنگ همخونی میکرد : دارم میمیرم .... فراموشم نکن ، لطفا فراموشم نکن ..... عشق خیلی دردناکه ، واقعا دردناکه .
کریس توی سکوت به لوهان که با اهنگ همخونی میکرد زل زد . توی ذهنش داشت فکر میرد وقتشه لوهان رو از این سرگردونی نجات بده پس بی توجه به جو گفت : چرا خودخواهیت رو ادامه نمیدی ؟
لوهان تمرکزش رو از صدای دوست داشتنی سهون جدا کرد و به کریس خیره شد و بعد لبخند کوچیکی زد : دارم ادامه اش میدم .
کریس سری تکون داد و شیشه توی دستش رو روی میز گذاشت و اینبار پاکت سیگار رو برداشت و یکیش رو روشن کرد و روی لبهاش گذاشت و پک عمیقی زد و اون دود نفرت انگیز ارامش بخش رو توی ریه هاش فرستاد چند ثانیه نفسش رو حبس کرد و بعد با شدت دود رو بیرون داد . لوهان دوباره سرگرم صدای سهون شده بود : دیگه قراره ببینمت ؟
لوهان به کریس خیره شد و بعد با مکث رد کرد : میرم جایی که هیچ کس نشناسمون .
کریس خندید : با صدایی که اون داره عمرا .
لوهان لبخند زد و کنار کریس به مبل تکیه داد و صفحه سیاه تلویزیون زل زد : سعی کن خودخواهی رو یاد بگیری کریس .
کریس به لوهان نگاه کرد سعی کرد معنی پشت کلمات لوهان رو نادیده بگیره و جوری رفتار کنه انگار چیزی نشنیده .
لوهان اهی کشید و سیگار رو از دست کریس گرفت و بین لبهای خودش گذاشت و دودش رو مستقیم وارد ریه اش کرد و بعد از حس بدی که بش داد اهی کشید و با سرفه دود رو بیرون فرستاد . کریس پوزخندی زد : این مال بچه ها نیست .
لوهان به چشم های کریس زل زد . برای گفتن چیزی که میخواست بگه تردید داشت ولی در اخر بی خیالش شد و کلمات رو به زبون اورد : سوهو هیونگ از دیدن این خوشحال نمیشه .
به ته سیگار بین دستهاش اشاره کرد و بعد اون رو توی لیوان روی میز کنار بقیه سیگار های تمام شده کریس انداخت .
با اومدن اسم سوهو بدنش لرزید ولی تغییری توی ظاهرش نشون نداد : تلاش سوهو بی فایده است . این همدم یکی دو روزه من نیست .
سیگار دیگه ای رو بیرون اورد و روشن نکرده بین لبهاش گذاشت .
-ما ادم های عجیبی هستیم هیونگ تو دیوونه استایل امریکایی هستی ولی قهوه ات رو شیرین میخوری . کیونگسو از هر چیز زرد رنگی متنفره و بکهیون میتونه با اب نبات نعنایی ازدواج کنه و سوهو توی خواب به زبون ژاپنی حرف میزنه .... . ما خیلی چیزها رو درباره هم می دونیم ولی وقتی بحث خودمون میشه هیچی نداریم بگیم . من تقریبا نه سال می شناسمت ولی هنوز نمیدونم چرا سیگار کشیدن رو شروع کردی .
-قسمت تاریک زندگی های ما بهتره تاریک بمونه لوهان .
🐠: سلام بر همه نمو با یه هفته تاخیر برگشت 🥺🤧 ببخشید هفته قبل آپ نکردم یه سری مشکلات پیش اومد که به کل فراموش کردم ولی قول میدم دیگه بی نظمی پیش نیاد. خودم عاشق این قسمتم 😍 برای قسمت هیجان انگیز بعدی رو در رویی کیونگسو و سوهو آماده باشید و بگید فکر میکنید چه اتفاقی قراره بیافته ؟ منتظر ووت و کامنت هاتون هستم .
YOU ARE READING
" Devil " [ S2 Uncomplete]
Fantasy" Devil S1 - Complete " " Devil S2 - on going " •¬کاپل: کایسو | کریسهو | هونهان | چانبک •¬ژانر: فانتزی | تخیلی | سوپرنچرال •¬خلاصه: کای پسری با یه تفاوت خاص روحش رو به شیطان می فروشه تا به خواسته اش برسه ولی خیلی زود پشیمون میشه. کای با اون چشم های...
┨S2 Chapter 6 ├
Start from the beginning
![" Devil " [ S2 Uncomplete]](https://img.wattpad.com/cover/218192382-64-k217200.jpg)