قسمت هفدهم
لوهان به جایی که سهون گفته بود رسید. یه پارک کوچیک نزدیک رودخونه هان بود که با توجه به نزدیک رودخونه بودن اونجا خلوت بود و لوهان درک میکرد چرا سهون اینجا رو انتخاب کرده بود . هر چقدر سعی میکرد جوری رفتار کنه انگار همه چیز اوکیه ولی یه چیزهایی بین اون دوتا نرمال نبود سهون یه ایدل بود و لوهان دقیقا هیچ کس نبود. بودن کنار یه ایدل سختی های خودش رو داشت بدون در نظر گرفتن اینکه لوهان این چند سال اخیر چیکار میکرده .
وقتی داشت میدید دوباره ذهنش پر از فکر شده بیخیال شد و طبق تصمیم قبلیش میخواست فقط از اولین روزشون لذت ببره . اولین روز باعث شد لبخند روی لبش بیاد و گونه اش قرمز شه و بدون اینکه بخواد با نوک پاش روی زمین نقش هایی بکشه .
_ چی باعث شده صورتت سرخ شه ؟
لوهان با صدای سهون سریع به سمتش برگشت. سهون با لبخند چند قدم عقب تر ایستاده بود. سرتاپا سیاه پوشیده بود عینک آفتابی بزرگی روی چشم هاش بود. کلاه کپ مشکی هم روی موهاش زده بود و یک ماسک سیاه هم زیر چونه اش دیده میشد هنوز روی لبهاش کشیده نشد ولی لوهان میتونست حدس بزنه اگه اوضاع خراب شه اون رو هم استفاده میکرد و کل صورتش رو می پوشوند.
_ سهون
سهون جلو اومد و مقابل لوهان ایستاد . برای چند ثانیه به ظاهر لوهان نگاه کرد و باعث شد قلبش یه تپش جا بندازه . اون موجود پیش از حد زیبا و دوست داشتنی بود . تو اون لباس میدرخشید برای یک لحظه فقط یک لحظه سهون با خودش فکر کرد چقدر خوب میشد اگه لوهان هم مثل خودش یه آیدل بود اینطوری همهچیز خیلی راحتتر میشد .
سهون تمام بعدازظهر داشت به این فکر میکرد که امروز کجا برن از یک طرف میخواست همهچیز عالی باشه یه اولین قرار فوقالعاده رو داشته باشن و از طرفی با وجود فن هاش و عکاس هایی که همهجا دنبالش بودند بعید میدونست بتونه جای شلوغ با لوهان قرار بذاره .
از طرف دیگه میخواست تمام فانتزی های توی سرش رو اجرا کنه . میخواست تمام چیزهای که نه سال ارزوش رو داشت انجام بده . ولی میدونست محدودیتهایی وجود داره و قصد نداشت خیلی زیاد روی خط قرمزها پا بذاره چون اینجوری اولین کسی که اذیت میشد لوهان بود . و سهون آدمی نبود که چنین چیزی برای لوهان بخواد .
مستقیماً از یک برنامه به اینجا اومده بود طبق چیزی که برنامهریزی کرده بود میخواست بعد از برنامه سریعا به خونه بره و لباسهاش رو عوض کنه و سر راهش برای لوهان گل بخره. ولی نتونست برنامه رو مدیریت کنه . به خاطره مشکل فنی ، برنامه بیشتر از چیزی که انتظار داشت طول کشید و فرصت انجام کارها رو ازش گرفت ولی باز هم ممنون بود که تونست بهموقع به قرارش برسه حتی اگه مجبور بود با لباسهای معمولی بیاد و نتونسته بود گلی بگیره . اگرچه اینها مهم بود ولی مهمتر از بهموقع رسیدن سهون نبود . دوست نداشت توی اولین قرار لوهان رو منتظر بزاره. اولش خواست از منیجرش درخواست کنه براش گل بخره ولی هم دوست نداشت و هم حوصله بازجویی شدن توسط منیجرش رو نداشت .
ŞİMDİ OKUDUĞUN
" Devil " [ S2 Uncomplete]
Fantastik" Devil S1 - Complete " " Devil S2 - on going " •¬کاپل: کایسو | کریسهو | هونهان | چانبک •¬ژانر: فانتزی | تخیلی | سوپرنچرال •¬خلاصه: کای پسری با یه تفاوت خاص روحش رو به شیطان می فروشه تا به خواسته اش برسه ولی خیلی زود پشیمون میشه. کای با اون چشم های...
![" Devil " [ S2 Uncomplete]](https://img.wattpad.com/cover/218192382-64-k217200.jpg)