┨S2 Chapter 1 ├

Start from the beginning
                                        

کیونگسو تشکر کرد و وسایل رو به اتاق آورد و بازش کرد لباس های بکهیون رو کنار گذاشت سویچ ، عینک و وسایل دیگه ای هم بود ولی تیکه ای کاغذ اونجا بود که به نظر جالب می اومد . بازش کرد و چیزی روش ندید یه برگه سفید بود . شونه ای بالا انداخت و با دیدن گوشی بکهیون چشمهاش درخشید ولی وقتی متوجه خاموش بودن دستگاه شد اهی کشید وسایل رو جمع کرد و دوباره کنار بکهیون نشست.

کای مدتی بعد از رفتن کیونگسو دنبال اطلاعات گشت ولی کمتر به نتیجه می رسید اهی کشید و از جا بلند شد با دیدن ساعت لباسهاش رو عوض کرد و به جایی که قرار بود یاکاما رو ببینه ، باغ پرتقال رفت. 
زودتر از یاکاما رسید و فرصت کرد تا مدتی رو سر قبر مادرش بایسته. 
_ سلام مامان حتما تعجب کردی اینقدر زود اومدم؟
لبخندی زد و کنارش نشست: اوما میدونی اوضاعم بهتر شده. یادته درباره اون کینتارو بی اعصاب دو کیونگسو باهات حرف زدم؟
مکثی کرد و بعد ادامه داد: الان خیلی بهتر شده.
_ مامان میدونی اون فهمید من چشمهای عجیبی دارم ولی بهم نگفت یه شیطانم. 
خندید و ادامه داد: خیلی طعنه انگیزه که الان واقعا یه شیطانم مامان مگه نه؟
_ چیزی که هستی خیلی از دویل بودن دوره.
با صدای آشنایی از جا بلند شد و با دیدن یاکاما لبخند زد: سوهو. 
سوهو جلو اومد و خیلی کوتاه کای رو در آغوش کشید: حالت چطوره پسر؟ 
_ خوبم. 
توی صورت کای خم شد و به چشمهاش زل زد و بعد لبخندی از رضایت زد: چشم هات رگه های از رنگ قبلی داره. 
کای با سر تایید کرد. سوهو کنار کای نشست و به سنگ مادر کای خیره شد: به نظر اوضاعت با کیونگسو بهتر شده.
_ اون باهام بهتر رفتار میکنه. 
_ خوبه وقتش بود از گذشته دست بکشه. 
کای میدونست سوهو همه چیز رو درباره کیونگسو و گذشته اش میدونه گذشته ای که کای خیلی کم از فرابینی هاش بهش دست پیدا کرده بود ولی هنوز تشنه دونستن بود. میخواست بدونه . همه چیز رو بدونه ولی میدونست سوهو هرگز چیزی بهش نمیگه. پس سعی کرد موضوع رو عوض کنه.
_ فکر کنم موضوع مهمی بوده که خواستید همو ببینیم. آخرین بار که همو دیدیم سه سال پیش بود که گفتی حتی اگه دیدمت وانمود کنم نمی شناسمت.
سوهو با سر تایید کرد: پرونده جدید اوه سونگ جون اون منو به اینجا کشوند. یه چیزهایی درباره اش عجیبه.
کای پوفی کرد: درست حدس زدی اون پرونده بزرگیه.
سوهو منتظر بهش زل زد و کای توضیح داد: اون باشگاه مبارزه محل پنهانی دویل های اصلیه. 
اخمی توی پیشونی سوهو نشست.
_ اوه سونگ جون یه آدمه ولی مالک اون مکانه و به نظر میرسه همه چیز زیر نظر اونه. به ظاهر یه بازار زیر زمینی برده فروشیه ولی فکر کنم بدونی اون برده ها چی می شن.
سوهو با سر تایید کرد و پرسید: چطور این پرونده به بکهیون ربط داره؟
_ اینو هنوز مطمئن نیستیم.
_ پس چیزی که باهاش سر و کار داریم بزرگتر از چیزیه که فکر میکردم.  از اولش حس خوبی به این پرونده نداشتم. 
سوهو سری تکون داد: من سعی میکنم اطلاعات بیشتری برات پیدا کنم. فقط جدا از اطلاعاتی که کیونگسو توی پایگاه بهمون میده میخوام تو هم اطلاعات واقعی رو بهم بدی تا بتونیم همه چیز رو درست کنیم.
کای با سر تایید کرد. 
_ درباره دیدار امروز به کیونگسو چیزی نگو.

" Devil " [ S2 Uncomplete]Where stories live. Discover now