-ااا...یه لحظه صدا قطع شده بود...آره آره فردا می‌بینمت...حالا بعد باز صحبت می‌کنیم...

بالاخره تماس رو قطع کرد و گوشی رو توی جیبش گذاشت و نفس عمیقی کشید.

باید می‌رفت باهاش حرف میزد ولی چقد بد که خیلی براش سخت بود.

بالاخره خودش رو راضی کرد بره تو اتاق و با ورودش با جونگینی مواجه شد که وسط اتاق وایساده بود و انگار منتظر ورودش بود!

تو نگاه هر دو یه چیزی بود اما متاسفانه هیچ کدومشون دست از لجبازی برنداشتن و به این بازی مسخره ادامه دادن.

-فردا میرم تا فرم شکایت پر کنم...از هیوک برای دزدی...آقای چا گفت قبل از اینکه بخوان اقدام به رونمایی بکنن باید جلوشون رو بگیریم...نقشه رو فردا ارائه میدیم...بهش نگاه انداختی؟ 

-اره...ممنون...دیدم...حتی جاهایی که من نمی‌دونستم باهاش چیکار کنم رو هم درست کردی...ساعت چند میزنی بیرون؟! 

-هشت دم در خوابگاه منتظرت میمونم...

-باشه...

رفته رفته صدای هر دو کم تر شد و در نهایت در سکوت و معذبانه روبروی هم ایستادن و برای چند ثانیه طولانی این پا و اون پا کردن تا اینکه بالاخره سهون بعد از خداحافظی آرومی از چارچوب در زد بیرون و در ادامه بعد از گرفتن چمدونش از سوییت زد بیرون و صدای بسته شدن در مثل زنگ مرگ تو گوش جونگین پیچید.

نفس کوتاهی بیرون داد و عقب عقب رفت و روی تخت نشست و به زانوهای لرزونش اجازه استراحت داد.

در سکوت به روبرو و تخت خالی دوست پسر سابقش خیره موند و نفهمید کی اما شروع به اشک ریختن کرد.

زندگی خیلی مزخرف بود و درست همون لحظه که فکر میکردی همه چیز داره خوب پیش میره چنان تو دهنی‌ای بهت میزد که نمیفهمیدی از کجا خوردی.

فقط تونست صورتش رو با دست‌هاش بپوشونه و به گریه کردن ادامه بده.

با خودش آرزو کرد که ای کاش امشب بک تصمیم بگیره بیاد اتاق چون بشدت نیاز داشت که یکی کنارش باشه و اگه تنها میموند حتما دیوانه میشد.

✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

جلوی ایستگاه اتوبوس وایساده بودن و هر دو از سرما دست‌هاشون رو توی جیباشون فرو کرده بودن و تو خودشون جمع شده بودن.

ذهن‌هاشون اونقدر درگیر بود که ازدحام جمعیت ذره‌ای نمیتونست حواسشون رو پرت کنه.

با رسیدن اتوبوس فقط در سکوت وارد شدن و به سمت آخرین صندلی‌ها رفتن و بک کنار پنجره و بعدش چان کنارش نشست.

همچنان ساکت بودن و حالا به گرمایی که توی ماشین پخش شده بود اجازه داده بودن تا بدن‌هاشون رو گرم کنه.

✨Crisis of twenty years ✨Where stories live. Discover now